-
چرا بیمار روانی کتک می زند؟
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1402 07:10
خانم خدا بخش زن شجاعی بود ،با مدرک فوق دیپلم، در بخش روانپزشکی، قسمت پذیرش بیمار (بدو ورود)، کار میکرد . برام تعریف می کرد ، روزی آمپول به دست رفتم به سوی تخت یک بیمار تازه وارد ، بیمار پاها را در شکم جمع کرده بود ،خیلی سریع به طرف شکمم نشانه رفت و پرتم کرد به دیوار پشت سرم، کمرم شدیدا آسیب دید ،بلافاصله با آمبولانس...
-
قَالَ إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ، ۖ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1402 06:14
زنان حیله شان عظیم است. سوره یوسف در خانواده ما هیچگاه شنیده نشد کسی بگوید زن فریب می دهد.در خانواده همسر اصطلاح اشک تمساح را شنیدم همسر می فرمایند اگر کله شقی کنی زنانه رفتار نکرده ای زن خوبه لطایف الحیل بداند با پنبه سر ببرد گردن فراز نباشد . آخه تو که فوتت کنم می افتی چرا شاخ و شونه می کشی؟ سعی کنید به خاطر بیاورید...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1402 05:57
نوبت عاشقی است یک چندی آدم وقتی کسی را دوست داره ،توی دلش قند آب میشه، پیش چشماش انگار آتیش بازیه، قلبش میسوزه. گونههاش گر میگیره. گفتم آدم وقتی عاشق میشه ولی میدونی این که عاشق بشی یا نشی، برتری و امتیاز یا عیب و ایرادی نیست.عشق مجوز بدجنسی نیست. مجوز خودخواهی نیست. مجوز خیانت و لذت طلبی نیست. عشق فقط یه جور خاص...
-
هرچه مامان جونم ،بگه
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1402 12:02
امروز صبح زود از خواب بیدار شدم.بهتره بگم ۳و۵۰ دقیقه.میشد نماز شب بخونم و به چهل نفر مومن یا مُسلِم دعا کنم و هفتاد مرتبه هم برای آمرزش خود استغفار بگویم و بعد سیصد بار هم العفو بگویم، ولی چون بتازگی رو سیاه درگاه خداوند شده ام ،این توفیق را نداشتم ۰.نماز صبح اما از قضا شدن ... همسر جان ،جان به خاطر خوردن قرص،جدید...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1402 07:22
سلام.اگر خبر پیدا کنی این آخرین روز است که میتونی وبلاگت را به روز کنی،چه چیز را حتما می نویسی؟
-
فطریه
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 13:16
امسال که در ایران گرانی بود مبلغ فطریه هم... .در جمع خانوادگی فامیل همسر، همه قرار گذاشتند فطریه را به حساب ...بریزند تا او احساس کند اما امروز خبر رسید که ...مبلغ فطریه را صرف...کرده همه شون تصمیم گرفتند...
-
زلزله دیروز و مهمان ها ی مسافر من
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1402 05:26
منصور شیشه فروش در گفتوگو با مهر با اشاره به وقوع زمین لرزه در استان اصفهان اظهار داشت: این زلزله به بزرگی ۴.۳ ریشتر در محدوده بین حسن آباد استان اصفهان و ایزد خواست استان فارس را لرزاند. د م یرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان،آقای شیشه فروش، گفت: زلزله حسن آباد جرقویه، خسارتی،اعم از مالی و جانی نداشته و فقط توسط...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1402 08:44
امروز تا ساعت ده شب اینجا نمیشه بیام ، به شما سلام
-
بیستمین سالگرد وبلاگ نویسی در بلاگ اسکای
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1402 16:24
سلام ممنون که گاهی از این درخت بی ثمر و سایه کنار راه زندگی.......یادی می کنی اینارو که گفتم درست حس منه . حالِ من غرقِ تو همین کلماته. حس میکنم که به یک ویزیت حرفه ای کلینیکی نیاز دارم. از این نیاز و اعلان نیاز متنفرم. بهشتَ فکر میکنی دارم دیوونه میشم؟ ببین میدونی تو این بحبوهه و مرحله هر کس بهم محبت کنه ممکنه ... چه...
-
دزدی در روز روشن
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1402 13:41
تو مجتمع مسکونی ما، از پشت درب خانه ها، « فقط دوتا واحد از ۴۸ واحد»کفش دزدیده شده است و هم اکنون در حیاط مجتمع صدای داد و فریاد بلند است ،بدنم به لرزه افتاده ،از صدا های خشمگینانه قربانی ،پلیس امنیت اجتماعی،امده و مشغول پُر کردن شکایت همسایه مون است که خانم تنها «بدون همسر» ، ولی با سه فرزند» است.همه به او میگویند:«...
-
معامله با خدا
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1402 08:44
تا به امروز به خاطرم نرسیده با خدا معامله کرده باشم .شاید فقط بیادم نمیاد و معامله کرده ام.من در زندگی احساس تنهایی د ا شته ام،پس احتمالش ضعیفه با خدا معامله نکرده باشم.من تنهایی از پس زندگیم بر نیامده ام(همسایه ها یاری کنند،تا من شوهر داری کنم)ضرب المثلی است که به خاطرم می رسد،اگر نبود کمک های خدا و بندگان با گذشت و...
-
آزار دیدن
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 16:33
چند نفرمان آزار دیده هستیم؟چی آزارمون داده؟کی آزارمون داده؟چرا آزار دیده ایم؟چی باعث میشه احساس آزار دیدن کنیم؟نقش دیگران در آزار دیدن مان چقدر بوده؟چه سهمی خودمان داشته ایم در دیدن آزار؟کدام شرایط طبیعی باعث ازار دیدن مان میشه؟ کودک بودم ،مامان با بابا رفتند طلا فروشی و برگردند ،تو خونه تنها موندم،خیلی گریه کردم،نمی...
-
دوست ِِدوستان
جمعه 1 اردیبهشتماه سال 1402 12:04
امروز جمعه، اول اردیبهشت ماه ،دومین ماه بهار است.از دوم اسفند تا به امروز دوماه (کمتر یا بیشتر) است،که نوشتن من با استقبال بیشتری مواجه ...شده است. گرچه گاهی ننوشته ام ولی تبلیغ وبلاگم شده و دوستان وبلاگیست ها هم در شبانه روز سری به اینجا زده اند و این برام جالب بوده ،(دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست...
-
موی زن،روی زن،آبروی زن
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1402 08:58
کتابای شعر ایرج میرزا در بازار کمیاب یا نایاب شده(دیدگاه ایشان به زن). شعر خلقت زن از رهی معیری در محاق است،(با افکار او پیرامون زن چقدر اشنایید؟)؟ شعر سعدی :«اگر کار جهان امید و آز است همه کس را براین هر دو نیاز است.»را در نظر داشته باشید. «زنی گفتند ،مردی گفتند » ،تکیه کلام مادر بزرکای قدیمی بود. وبلاگ های...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 15:50
اقتصاد 100- روز گذشته رئیس پلیس راهور فراجا با انتقاد از کیفیت و ایمنی خودروها گفت: «اکنون به ازای هر ساعت تقریبا دو نفر بر اثر تصادف جان خود را از دست میدهد و به ازای هر ساعت ۲۵ نفر مجروح هم داریم. تصادفات بحثی جدی است که در همه جای دنیا، چه کشورهای پر درآمد چه کم درآمد به آن توجه دارند و در کشور ما هفت درصد از...
-
زونا گرفته
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1402 08:39
طفلکی ،مبتلا به زونا شده.درد شدیدی را متحمل میشه.پردنیزولون ۵ میلی گرم(هر شش ساعت) ،سِفکسیم «mg ۴۰۰»چهارصد( روزانه) و آسیکلو ویر (mg ۴۰۰)هر (شش ساعت) و استامینوفن ـ کدئین هر( هشت ساعت), برایش تجویز شده ؛ و پرستاری کردن دقیق،نوشیدن مایعات فراوان،استراحت،هم توصیه شده است. از دیگر علائم اش تب ،بی حالی و خستگی(علاوه بر...
-
موضوع نوشتن
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1402 15:25
بنویسیم حتی اگر فعل و فاعل جا به جا میشه.قلم (کیبورد)در دست ،بدون تفکر هر آن چه خودش را به ما تحمیل می کنه،روی کاغذ(صفحه)،منتقل کنیم، هراس نداشته باشیم که حیثیت و آبرومان از دست می رود،زیرا این وسواس در نوشتن، مانع برون ریزی هیجانی می شود.متوجه هستم که نوع قضاوت ها موجب پشیمان شدن می شود و اگر لب فرو می بندیم به خاطر...
-
دوست داشتنی بودن
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1402 08:36
چی میشه یکی را اینقدر دوست دارند که هزاران نفر لایک اش می کنند یا ده ها کامنت برای نوشته هایش میذارن؟ ویکی را نیم نگاهش هم نمی کنند؟ اگر دستم رسد بر چرخ گردون ازو پُرسم که آن چین است و این چون؟ یکی چون مجرد ه. یکی چون خوشگله . یکی چون واقعا هنرمنده. یکی چون بی ریا (خاکی) و بی ادعاست. یکی چون بذله گوست . یکی چون...
-
زیر تخت امن تره
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1402 07:10
درب وبلاگش را تخته کرد،چون براش کامنت گذاشته بودند تو در ورای نوشته هات سعی داری... همین قضاوت ها و متعاقب اون کامنت ها باعث میشه هر روز وبلاگیست ها مصمم بشن دیگه ننویسند. حالا اگر اینجا ننویسند و تو دفتراشون که زیر تخت شون قایم می کنند بنویسند مشکل قضاوت کنندگان حل میشه؟
-
بند حیثیت
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 11:30
زنگ زدم به ...گفتم :«خونه ای بیام دیدنت؟» گفت :«خونه هستم ولی یه مهمون دارم عارف و عابد و مسلمانست ،دوست ندارم چشمش بیفتد به تو ،حیثیت و آبروم براش زیر سوآل رود »»
-
من مست و تو دیوانه،ما را کِه بَرَدخانه؟
شنبه 26 فروردینماه سال 1402 06:12
هر آنچه اصرار کردم نمیخواد این انباری را رنک بزنی ،وسایلش را جا به جا کنی،گوش نداد که نداد،چشم اش را باید برای سومین بار ببرد چشم پزشک. «کوری, عصا کش کور دگر شود»حکایت ما دوتاست.
-
بازم بگو
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 08:59
برام نوشته قلم خوبی دارید در مورد خاطرات تیمارستان بیشتر بنویسید. اگر نزدیک بودید، هر روز دیدن تان میآمدم تا برایم تعریف کنید. خودم هم احتمال میدادم دیدنی و شنیدنیه که رفتم تو بخش ولی گاهی خودشان هم افسانه پردازی می کنند و سر ِ کار میذارندمون
-
تو نخِ ،منه
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 19:24
وقتی دوتا خواهرم را در حادثه تصادف از دست داده بودم، حسابی تنها شده بودم. همسر جان که حسابی نگرانم بود بدون هیچ گفتگویی فقط نگاهم می کرد ، امکان نداشت جایی ,تو فکر روزهای گذشته باشم و او جلوی روم ،زُل نزده باشه بهِم،یعنی :«دارمت،آی دارمت،هنوزم دوست دارمت». به صلاحدید هام وقعی نمی گذارد،امروز باهم رفتیم مرکز چشم پزشکی...
-
خوشگل خانوم
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 15:23
یکی از بیماران بستری در بخش روان،یه خانم فوق العاده زیبا و رعنا بود به نام...،(نمیشه نام بُرد),، که خواهرش در تصادف جاده قوچان به مشهد (در سفر زیارتی) ،،فوت شده بود و دو فرزند و شوهر خواهره ،زنده مونده بودند، با مهربانی رفته بود خونه خواهره ،تا بچه ها احساس نکنند بی مادر شده اند و شوهر خواهره بدون عقد ازدواج... مامانش...
-
در التهاب آزمایش خون
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 10:10
ساعت ۵۰۳۰ صبح از خواب ناز بیدار شدم(یعنی ،چه خواب خوبی!). به کدام خوابها میگن خواب خوب؟(بماند). برای ادای فریضه( !)نماز صبح عجله کردم،چون کمی تاقسمتی وقت ،تنگ بود. به یادم آمد دستور آزمایش خون دارم،لباس پوشیدم و به سوی آ زمایشگاه ،سلانه سلانه،قدم زنان ا (آخه ساعت شش و ربع بود) بعد از ربع ساعت طی طریق کردن،جلوی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1402 07:58
تازگیا یه مرد جدا شده از همسرش.با دخترای بیست و پنج ساله مراوده بر قرار کرده
-
مجنون
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1402 17:19
رفته بودم خونه خاله ام عید دیدنی،سعید پسر بزرگه خاله ام سوآل کرد :«این جریان که میگن فلانی جنون داره را برام توضبح بده.یعنی چطوریه؟» گفتم:« جنون یه اصطلاحه که یعنی جن خودش را در کالبد(تن),این آدم ، چپانده،علمی نیست.قدیمی ها تا می دیدند یکی، به شکلی عجیب از خود عا شان متفاوته ،می گفتند این را جن زده است.,یعنی شبیه آدما...
-
خطر در خانه لمیدن
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1402 11:22
خیلی دوست داشتم از کار بازنشسته شوم تا با خیال راحت در خانه... وصبح ها دیر بیدار شوم . چهل روز از بازنشسته شدنم گذشته بود که شبی(یک نیمه شب) با دردی شبیه درد در معده، از خواب بیدار شدم .با خصوصیاتی که از بیماران قلبی شنیده بودم احتمال دادم معده نباشد و قلب باشد .با دستگاه فشار سنج یه فشار خون از خودم گرفتم، هفده(۱۷)رو...
-
تعصب
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1402 08:16
سلام.شما هم مث من نسبت به مامان خود تعصب دارید؟ سال ۱۳۵۸، روزی رفته بودم خونه عمه جون بزرگم،زنی از فامیل بابا، (عمه فاطمه نسا)مهمون خونه عمه بود،گفت :«مامانت ،از وقتی که عروس خانواده ما شد،رو چشم مان جا داشت»،از آنجا که نسبت به مامانم تعصب خاص داشتم ،رفتم کتابفروشی سر کوچه عمه،براش یه کتاب مفاتیح الجنان به قلم شیخ...
-
شبی بهتر ازهزار ماه
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1402 11:24
خوشا آنان که شب تا به صبح رو به خدا گفتند: «العفو». مثل همه شبهای قدر سال های گذشته ام(تا۶۴سالگی)دیشب هم عزم خواب کردم ،ولی خدا قبول کند دو یا سه برنامه دعا برای دل کم توقع خود داشتم. دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ۱۳۲ بیخود از شعشعهٔ پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلیّ صفاتم دادند چه...