-
از دست رفتن یه فرصت (تعطیلی)
سهشنبه 16 خردادماه سال 1402 04:30
سلام.روز از نو ، روزی از نو باورم نمی شد دیروز ... ملاقات غیر حضوری خوبی باشد ولی... دست چپ همسر ورم کرده بود و علتش بر من معلوم نشد. این سومین ،تاسه نشه بازی نشه کولر روشن بوده شاید... همش تو خونه موندیم ساعت ۳ بامداد بیدار شدم ،خوشحال که خوابی خوب دیده ام. فروید میگه:« خواب هاتون را یاد داشت کنید.» در خواب مامان را...
-
حفظ آرامش
دوشنبه 15 خردادماه سال 1402 16:30
مهری همکار دانشکده گفت از ۱۲:۵نا۲:۰۰کلاس یو.گا بریم.برای اولین بار بود می رفتم.خانم روایی(روحش شاد) خودش خوش اندام،گفت قلبی شده و دکترش تجویز کرده آرام باشد
-
خبر دهیم
دوشنبه 15 خردادماه سال 1402 05:00
فکر کردم خودم فقط با پست گذاشتن در بلاگ اسکای مشکل پیدا کرده ام .دیدم دوستان دیگر هم متوجه این اشکال شده اند. هرچه ویرایش میکردم نتیجه نمی داد،کامنت ها می پرید.منصرف شدم از نوشتن.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 خردادماه سال 1402 05:15
چند روز هست خواب آلوده ام.علتش بر خودم روشن نیست.
-
مشکل پیدا کرده
یکشنبه 14 خردادماه سال 1402 05:11
بلاگ اسکای از دیروز تا حالا کمی تا قسمتی مشکل پیدا کرده .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 خردادماه سال 1402 12:27
امروز چند بار وسوسه شدم بنویسم.ولی با خود گفتم تا مرد (فرد درست تره)سخن نگفته باشد،عیب و هنرش نهفته باشد(ادبیات رهنمود میده). از ساعت 2 بیدار شدم.خواب منقطع شبانگاهی را درمان نتوانسته ام ،کنم. دوست زیبایی به من پیامک داده سایه تون سنگین شده این روزا (تعبیر منه:کجا می گردی؟)همینجام در خدمت شما ،گویا نوشتن از یادم رفته...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 خردادماه سال 1402 10:40
سلام امروز چند بار وسوسه شدم بنویسم.ولی با خود گفتم تا مرد (فرد درست تره)سخن نگفته باشد،عیب و هنرش نهفته باشد(ادبیات رهنمود میده). از ساعت 2 بیدار شدم.خواب منقطع شبانگاهی را درمان نتوانسته ام ،کنم. دوست زیبایی به من پیامک داده سایه تون سنگین شده این روزا (تعبیر منه:کجا می گردی؟)همینجام در خدمت شما ،گویا نوشتن از یادم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 خردادماه سال 1402 05:45
دیروز هیچ برنامه ریزی ام پا نگرفت ولی لذتی که بردم وسط پارک دیدم زن و شوهری جوان با دو بچه یک ساله ئ 3 ساله شان توپ بازی می کنند و پیر مردها شطرنج ;
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 خردادماه سال 1402 19:13
امروز ساعت 4:45 (پنج نشده)بیدار شدم .برای بپا داشتن نماز آماده شدم و بعد وبلاگم را نوشتم (4:50)وتا ساعت 7 اینستاگرام گردیدم وپست گل های خوشگل گذاشتم . از هفت به بعد،شستن کف آشپزخانه و آماده کردن بساط صبحانه (نان سنگک و پنیر و...)دوتا از هنرنمایی هام بود. دوست داشتم برم پیاده روی یا کوه پیمایی ولی نرفتم.نشان به آن نشان...
-
گزارش لحظه به لحظه روز تعطیل ما
جمعه 12 خردادماه سال 1402 18:45
امروز ساعت 4:45 (پنج نشده)بیدار شدم .برای بپا داشتن نماز آماده شدم و بعد وبلاگم را نوشتم (4:50)وتا ساعت 7 اینستاگرام گردیدم وپست گل های خوشگل گذاشتم . از هفت به بعد،شستن کف آشپزخانه و آماده کردن بساط صبحانه (نان سنگک و پنیر و...)دوتا از هنرنمایی هام بود. دوست داشتم برم پیاده روی یا کوه پیمایی ولی نرفتم.نشان به آن نشان...
-
کفتر امام رضا
جمعه 12 خردادماه سال 1402 04:50
در وصف کفتر امام رضا ضرب المثلی شنیده ام که امروز ذهنم را به خود مشغوا داشته است (که برام جالب بود) ، دیدم ما آدمایی هستیم که از جایی کسب سود می کنیم ،ولی جایی دیگر سود رسانی می کنیم و این حق نیست. من با شوق و ذوق جانم را فدای برادر زاده ام کرده ام،اون وقت تو جشن تولدش بودیم ،بریدن کیک را منوط کرده به رسیدن پسر دایی...
-
زنجموره
پنجشنبه 11 خردادماه سال 1402 04:44
«هنوز زندگی https://hanooz-zendegi.blogsky.com/ » در گزارش حال خود اظهار میدارد (حوصله حتی نیست که زنجموره کنم). جالبه،کلمه ای که حتی یکبار هم به گوشم نخورده بود ،در حالیکه حتی در آپارات فیلمی به نامش پیدا میشه ،مردی به نام دامن زن ساخته است .روایت سه زن که دغدغه شان ...است.( مستند رنجموره - پناهگاه سرپناه)
-
مهر طلبی
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1402 10:29
چیزی که منو رنج میده، مهربونی فامیل هامه.که توسط دیگران به ضعف تعبیر میشه .مثلا با سردی باهاشون برخورد کرده ،ازشون سو استفاده می کنند .در خانواده و فامیل پدری و مادری ام مث بز نگاه کردن آموزش داده نشده و هر کس وارد فامیل ما میشه به نحوی ا ز انحا باعث غصه خوردن من میشه.
-
پایان خلوت با خود
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1402 04:30
مسافرا به خونه برگشتند.از صبح دوشنبه خونه را تر و تمیز کردم برنج خیس کردم بساط آماده سازی کوکو و خورش بادمجون را دم دست گذاشتم و دیگه ساعت یک سفره چیده شده بود که خبر آمد مسافرت شون (از تهران)با تاخیر(از ساعت 12)شروع شده پس به تنهایی ناهار را خوردم و برای این پنج روز تنهایی خدا را کلی شکر کردم .متوجه شدم که وحشت از...
-
حواس پرتی
سهشنبه 9 خردادماه سال 1402 12:05
گاهی اوقات داریم کاری انجام میدیم ولی اصلا حواس مون جمع نیست. زهرا گفت داشتم تو کمر بندی با سرعت هشتادk رانندگی می کردم که پسرم(کنار دستم نشسته بود)گفت ;"مامان! عنقریبه که بزنی پشت ماشین جلویی یهو به خود اومدم وزدم رو ترمز ماشین دور خودش می چرخید و هر چند وقت یکبار میخورد به گارد ریل و سر پسرم(که کمربند نبسته...
-
پیاده روی صبحگاهی
سهشنبه 9 خردادماه سال 1402 05:05
جز رفتگر و گربه ای در کمین ومن وکلاغ ها(دو نوع) و گنجشک ها کسی دیده نمیشه. پی نوشت ۱:«پس از چهل دقیقه دیگه کم نیستیم»،از گلها و درختها عکس گرفتم ، پی نوشت ۲ : . س از ۱.۵ ساعت پیاده روی ۵۶۰۰ قدم زده بودم و شاهد مناظر جالبی بودم.روز خوبی پیش روی شما هم باد
-
لا مُحاله
دوشنبه 8 خردادماه سال 1402 15:20
اگر بنا باشد از پشت بام بیفتی دوست داری ازین ور بوم بیفتی یا از اون ور بوم؟ اذعان دارید که افتادن ،افتادنه، چه ازین ور بوم ،چه از اون ور بوم. غقط متاسف میشیم که باید بیفتیم. میگن اگر از سرت راه بری کلاهت پاره میشه و اگر از پات راه بری کفشت.تو باید بپذیری که ضرر کنی . حالا برای من فرقی می کنه چطوری بمیرم؟ یکی در آتش...
-
تهمت بدکاره بودن
دوشنبه 8 خردادماه سال 1402 13:00
علم ناقص ،جهل است. به بعضی بیماران روانی ،تهمت بدکاره بودن زده میشه،اونا که فکر می کنند این بدن ارزشی ندارد اگر... اصولا زنانی با خُلق ِِبالا و با انرژی بسیار در تنگ دنیا احساس خفگی می کنند،آنان جان از قالب شان زیاد است ،پیرهَن به تَن می درند،با صدای بلند و با حرکات فراوان ،توجه ها را به خود جلب می کنند ،معمولا بد...
-
تجربه تنهایی
دوشنبه 8 خردادماه سال 1402 06:16
,خدا روح مامان را شاد کند ،از تنهایی دوره کرونا می نالید.مادری که دور و بر ش پر بود از کارهای ریز و درشت به طوریکه جان بر لب می شد ناگهان ارتباط ها به صفر رسید ،خودش به من گفت :(دلم پوسید از اینهمه تنهایی). طبیعت از زن استفاده ابزاری می کند .پدرها زودتر بروند برای مادرا زندگی سخت تر میشه .چقدر دوست داشتنی بودند مادرا...
-
چه دیروز پر بار ی بود ،دهمین شنبه سال!
یکشنبه 7 خردادماه سال 1402 05:00
امروز ، ساعت 4:15 بود ،که لحظه ای چشمام باز شد و دوباره بستم شون.نمی خواستم شیرینی خواب به تلخی گراید .شب گذشته به زور خود را بیدار نگه داشته بودم تا ساعت موعود فرا برسد و تلفنم زنگ بخورد و بعد مدتها صدای نوازشگرش ازم بپرسه :بیداری؟هنوز خواب چشماتو به مهمانی شیرین خوش نبرده؟ساعت 22 بود که خوابیدم و انگار دیگه تو این...
-
دهمین شنبه سال ۱۴۰۲
شنبه 6 خردادماه سال 1402 07:00
سلام.اولین شنبه خرداد ماهی تون مبارک. دوست اهوازی من میگه شنبه خر است .چرا؟ چون بعد از تعطیلی،راحتی و خوشی باید کار آغاز شود،مثل اولین روز بعد از مدتی سفر بودن که روال عادی زندگی را از سر میگیریم. آخی دوست کوچولوی من میگه کاش جمعه(که رفته بودیم قایق سواری)عصر نمی شد ،بعدش شب نمی شد،بعدش صبح شنبه نمی شد.چقدر قایق سواری...
-
در تبعید
جمعه 5 خردادماه سال 1402 05:00
کتاب مردی در تبعید ابدی(نادر ابراهیمی) خدایا! رهی پیش ام آور که فرجام کار تو خوشنود باشی و من رستگار
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 خردادماه سال 1402 04:59
رهی پیش ام آور که فرجام کار تو خوشنود باشی و من رستگار
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 خردادماه سال 1402 04:58
چو کردی چراغ مرا نور دار
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 خردادماه سال 1402 04:58
ظرفش را شکسته میگه همین ام غنیمته
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 5 خردادماه سال 1402 04:57
اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
-
آیا وسواس باشم ،اشکالی داره؟
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1402 08:27
وسواس شستشو چیست؟ وسواس شستشو شامل ترس بیش از حد در رابطه با آلودگی ها و کثیف بودن است. افرادی که از این نوع اختلال رنج می برند، همیشه نگران کثیف شدن و آلوده بودن هستند. به همین دلیل دائم در حال شستن دست ها، لباسها و وسایل خود با آب و مواد شوینده هستند. وسواس نظم و ترتیب فرد مبتلا به این نوع وسواس ،در مورد تقارن داشتن...
-
سرای بی کسی
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1402 12:13
درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی زند ......... ....... ........ ....... ........ ........ ...... ...... .. نه سایه دارم و نه بَر، بیفکنندم و سزاست اگر نه بر درخت تر ، کسی تبر نمی زند
-
نماز صبحم قضا شد
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1402 05:11
نماز کردم و از بیخودی ، ندانستم که در خیال تو، عقد نماز ، چون بستم از آپارات چیزای خوبی پیدا میشه کرد ، مثلا : https://www.aparat.com/v/3xVYr تاثیر موسیقی بر بز های ..مرتع حتی جالب تر از https://www.aparat.com/v/fOJcM که دیشب سعی کردم یاد بگیرم بخونم اش
-
سعدی و نماز
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1402 05:05
به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم کجا روم که بمیرم بر آستان امید اگر به دامن وصلت نمیرسد دستم شگفت ماندهام از بامداد روز وداع که برنخاست قیامت چو بی تو بنشستم بلای عشق تو نگذاشت پارسا در پارس یکی منم که ندانم نماز چون بستم نماز کردم و از بیخودی ندانستم که در خیال تو عقد نماز چون بستم نماز...