فاطی دوستم که خواهرجوان و نازنینش را از دست داده زنگ زد سوآل کنه برای درمان توهم عمه ۹۷ ساله همسرش چه مراقبت پرستاری توصیه می کنم.
دیروز ساعت 6 عصر بود که تلفن زنگ خورد .پسرم بود که از سفر دو روزه به اطراف شهر به خانه باز می گشت.(سوآل پرسید زحمت تان میشه ما(من و دو فرزندم)بیاییم خانه تان؟چون معمولا من شبا زود به رختخواب می رم.پدرش که همیشه مشتاق دیدار دو نوه اش است فرمود ،نه.حتما تشریف بیاورید(تعارف با نوه جان چون او داشت صحبت می کرد).
وقتی به خانه مان رسیدند دیدم عروس خانوم(مامان نوه ها)همراه شان نیست.چایی دم کردم .میوه آوردم و با نوه کوچولو مشغول وقت گذرونی(شما تصور کن تفریح)بودم که همسرجان فرمودند :بهتر نیست به آشپزخانه بروی و سوپ و شام تهیه کنی؟نوه کوچولوی ناز به دنبالم آمد و در کنار من مشغول به کارهایی شد که من متوجه نشدم با چی خودش را سرگرم کرده .شام آماده شده بود که عروس خانوم هم تشریف آوردند و سفره پهن شد.خدا حافظ و نگه دار همه شما و همه بچه ها باشد.ناگهان صدای گریه نوه جان بزرگتر(پسر)بلند شد .سراسیمه به طرف او دویدم که دیدم نوه کوچولو به خاطر تصاحب موبایل پدر جان با او درگیر شده و یه بلایی هم سرش آورده.دیگه نشستن و سرو شام فراموش شد و تا ساعت 12 و 30 ما در به در بخش چشم پزشکی مرکزی شهر(بیمارستان فیض)بودیم تا بر رسی شود چشمش مشکلی ندارد.
نوه جان مودب و مهربان یه ریزاشک می ریخت که او باید از من عذر خواهی کند یا لا اقل متاسف باشد و به پدرش اولتیماتوم می داد اگر به این درگیری ورود نکند باید منتظر تلافی باشد .
وقتی به خانه رسیدم تازه بیادم آمد شاید لازم بوده یه سهی تی اسکن از مغز بچه می شده.
جالبه که بچه دومی ها سرتق تر از بچه اول ها هستند.
هرچه پسرم می گفت بچه بوده بچگی کرده نیت سو نداشته به خرج پسرش نمی رفت.میگفت کی جوابگوی آسیبی که من دیده ام است.حالا اگر نابینا شده باشم چه؟
امروز تا ساعت نه،(۹)هوای سرد مانع خروج من از منزل خواهد بود.
دیروز جمعه در تب سوختم ولی امروز خوبم.
وقتی تب می کنم و درتب می سوزم همسر آب پرتقال و سوپ و دمنوش میده دستم ولی ،میل به خوردن ندارم.مستاصل میگه :«بخور،میمیری ها»و من متوجه نیستم اگر بمیرم ،چه می شود
پی نوشت(1):«در آن حال زنگ می زنم به بچه هام تا صداشون را بشنوم،نکنه اونا هم تب کرده باشند.».
خدایا همه سرما خورده ها (تب کرده ها) را شفا عنایت کن.
--- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- ---
دیروز ساعت 15:56 یه کامنت برام اومده که نوشته آیا برنامه ای برای مراقبت از پدرم که مراحل پایانی پارکینسون را میگذرانند ؛پیشنهاد می کنید؟
من نیز از همه شماهایی که بیمار پارکینسون دیده اید خواهش می کنم بفرمایید مشکلاتی که فرد پارکینسون دارد کدام است؟ودر برابر هر مشکل چه مراقبتی پیشنهاد می کنید.
ممنون می شوم کمک ایشان باشیم.
پارکینسون با داروی لوودوپا125 هر هشت اعت ( وقدیما که بابام مبتلا بودند آمانتادین و آرتان2 میلی) درمان دارویی می شوند،البته گاباپنتین 100 میلی تو دستورات دارویی شان دیده ام.
ولی مراقبت پرستاری از مبتلایان شامل کمک به رفع یبوست مهم ترین است.روی شکم بیمار در جهت عقربه های ساعت با مشت یا انگشتان دست چرب شده ماساژ داده شود و قرص سلاکس
پی نوشت( 2):
برای درمان یبوست با وازلین، می توانید یک لایه نازک وازلین یا ژل نفتی را در اطراف مقعد بمالید. روانکاری با وازلین عبور مدفوع را آسان می کند و باعث حرکت روده نیز می شود.
وازلین با نرم کردن مدفوع امولسیونی در روده ایجاد می کند. همچنین دارای اثر روان کنندگی است که دفع مدفوع را تسهیل می کند.
آیا مصرف وازلین یا ژل نفتی برای مقعد بی خطر است؟
یکی دیگر از افسانه های مربوط به وازلین، سمی بودن آن است! در حالی که
وازلین الزامات FDA را برای ایمن بودن برای مصرف انسان را دارا می باشد.
اسید بوتیریک دوست کولون و روده بزرگ و درمان معجزه آسای یبوست است. داشتن میکروبیوم ضعیف روده می تواند منجر به یبوست شود زیرا روده شما مسئول تشکیل مدفوع است. اگر تخمیر باکتریایی بیش از حد در روده شما اتفاق بیفتد، نفخ و یبوست خواهید داشت. حالا اسید بوتیریک چگونه می تواند کمک کند؟
اسید بوتیریک محصول جانبی هضم روغن خالص، A2، ارگانیک و بدون مواد شیمیایی است که به آن کره شفاف نیز میگویند. فوق العاده قوی است زیرا این چربی می تواند به عنوان یک ملین نیز عمل کند. بسیاری از مردم این را نمی دانند اما چربی، ملین قوی تری نسبت به فیبر به تنهایی است.
این هم مفید است.
سال 58زمستان تو تیم بهداشت و درمان به روستاهای پشت کوه که دسترسی به پزشک نداشتند اعزام شدیم از طرف جهاد سازندگی(واحد بهداشت و درمان)به اتافاق خانم دکتر منیژه گرایش نژاد و خانم عزت نیک روش(کارشناس آزمایشگاه)و آقای محمد اسماعیلی(کردان داروخانه)و دکتر ...پزشک عمومی که الان جراح فوق تخصص ریه است.
اسامی بیماران را من می نوشتم یکی یکی دختر بس.همین بس.طلا بس.خدا بس/تعجب کرده بودم ازین پسوند نام دختران.
و نام های پسران و مردان : ؛ خدا داد، علیداد، خدایار، علییار ،الله داد ،اللهیار ،خدا مراد،علیمراد؟!
به خود جرات دادم و از علل نام گذاری ها سوآل کردم.
گفتند درین منطقه فرزند دختر چنان نامگذاری شده یعنی برای ما بس است دختر حتی اگر طلا باشد خدایا بس.وپسران به خدا و علی و الله سپرده می شوند که زنده بماند با نامی که گذاشتهه شده.
و این در حالی بود که در منطقه و محل زندگی مادرم دختران عزت شوکت نرگس صاحب شاه بیگم ماه بیگم خورشید ستاره ثریا سهیلا زهره مژده مژده مژگان تاج سادات زرین تاج تاج بیگم اعظم اکرم ایران پوران عصمت طلعت عفت طاهره طیبه زکیه جمیله جلیله شهربانو گلابتون صدیقه فاطمه
اگر دیدی زندگیت بدون گیر و گرفتاری پیش میره بگو من و اینهمه خوش بختی؟خدایا به کدامین بضاعت؟احتمال بده کسی دست به دعا برداشته تو را هم بیاد داشته.
ولی اگر احتمال دهیم مورد لطف بندگان خدا هم قرار گرفته ایم به آدما اعتماد پیدا میکنیم که خیر خواه داریم نه بدخواه.
همسرجان که درود من بر او باد می فرمایند دعا رفتار پیرزن هاست و من ستبر تن و قوی هیکل امورات خود را با زور بازو پیش میبرم که به عمل کار برآید به سخن دانی نیست.همین آقا وقتی زحمتی برای زندگی مشترک مان متحمل می شود میگم خدا تو را برای من و پسرام و نوه هامو و یه فامیل (خواهران و برادران ش و بچه هاشون)حفظ کنه بفهمی نفهمی ذوق میکنه و میگه مورد قدر دانی قرار گرفتن مزه داره.
موافقید همدیگر را از دعا فراموش نکنیم.
دعا میکنم در پناه حق باشید.
دعا میکنم با امید روز خود را آغاز کنید.
دعا میکنم انرزی تان را تا به اتمام کارها ی تان با خود داشته باشید.
و دعا کنیم به آن خانم نجار در رشت که ...کارهاش را در اینستا دیدم.(زن و نجاری!؟جالبه)