اگر مسئله ما را حل نکنید آسوده نخواهید بود
خانم دکتر وجیهه مرتضوی دندان پزشک ترمیمی در اصفهان استاد دانشکده دندان پزشکی و خواهر شان شیوا مرتضوی دندان پزشک کودکان هر دو فرزندان دکتر مرتضوی .
غرض از طرح این موضوع ترمیم دندان پسرم که در زمین ورزش لب پر شده بود(در دوره راهنمایی )
کاش دند ان پزشکان همانند او بی دردسر، دندان های مرا درست می کردند.
معضل بزرگ زندگی من این روزها ،یافتن یه دندان پزشک حاذق است تا...رهایی یابم.
زنی خودش را سوزاند.چون ارمنی بود با مردی مسلمان ازدواج کرد که ارمنی شده بود ، دارای دو فرزند شده بودند، مرد باز
مسلمان شده بود .پسرش ناظر بوده.به بیمارستان آورده بودند.ولی وسعت سوختگئ باعث مرگ او شد
دیشب دو پسرم ودونوه ام در کنارم بودند و آخر روز پنجشنبه خوبی بود.کاش سلامتی شون و شادی شان هدیه خداوند به من باشد.خاله جان ام دیروز زنگ زدند و گفتند خوبند و همسر برادر که عصب سیاتیک اش(با دردناکی) تحت فشار قرار گرفته(اندام تحتانی ) تحت نظر پزشک قرار گرفتهاست۰.
امروز از ساعت ۹ صبح، برای سپردن پیکر بی جا ن خیر النسا به خاک، در کنار همسر مرحومش ،همراه زهره(خواهر بزرگ همسر ) «عروسش »بودم.
ساعت ۴ عصرتا حالا که به خانه برگشته ام حیرانم از مقاومت 95ساله اش.
زنی بالا بلند و ترکه ای ،با دو پسر و یک دختر (همه بلند بالا),با نوه هایی ،یکی از یکی زیباتر (قد بلند),روستایی(امین آباد در جاده آباده ،شیراز،یزد خواست).
مدتی هم همسر حاج آقا لواسانی بود(همو که می گفت:« درخت مکر زن, ، صد ریشه دارد ،فلک از مکر زن ،اندیشه دارد» )و من می رنجیدم .
خیر النسا با وجود ابنلا به آسم , به خوبی از هجمه کرونا عبور کرد.
تشییع کنندگانش چقدر پر تعداد بودند و چه ناهاری به سیصد نفر داده شد در خسینیه روستا.
اسفرجان ،هونجان دو روستای همجوار امین آباد هستند و حالبه که اهالی امین آباد با یاری هم تهران ،میدان جشنواره ،منزل گزینی کرده اند و از هم حمایت می کنند تا مبادا بین شان مفارقت رخ دهد.انگار یه کُلُنی رفته باشد تهران«این همه فاصله».
ما از اصفهان بعد از طی طریق ،(یک ساعت و نیم ) رسیدیم امین آباد.خستگی راه باعث شد شب به خوابی عمیق نیازمند شوم.
دختر یکی یه دونه «داغدارش»،میگفت :«مادرم!چگونه تاب بیاورم دوری تو را!؟».