من نمیگم سعدی میگه :
پرده بر بی حیایی متن
ریاست پرستاری بیمارستان را ، به من هبه فرموده بودند.شبی ساعت دوازده در خواب بودم که تلفن خانه پدری زنگ خورد ..دکتر مسئول نوزادان بیمارستان بود.گفت این خانومه کمک بهیار است و در نوزادان تحت مسئولیت من، اگر نوزادی آسیب ببیند،من و تو مسئولیم .گفته باشم . همین امشب بفرما جا به جا شود .گفتم شما به من امر نکن.گوشی را گذاشتم و خوابیدم.صبح زود رفتم بیمارستان ببینم چی شده .به طوری غیر رسمی زیرگوشم گفتند،چی شده.پا کار دکتر وایستادم و ازش نهراسیدم . تهدید کرد، شکایت میکند .گفتم خوشحال میشم اقدام کند.
گنده تر از کمک بهیاران،حتی از سایه ام هم هراس داشتند، دست از پا خطا کنند.حالی دکتر کردم مقاومت شان به خاطر حسن مدیریت من است
کار هر بز نیست خرمن کوفتن
ضرب المثل ها و سخنان قصار را بخوان .
البته عاقل را اشاره ای کافیست، بله فقط عاقل را.
ویسنده :پرستار | تاریخ: ۱۳۹۲/۰۱/۰۸ ساعت:
وقتی از تخم بیرون امد دید تعداد زیادی جوجه مثل او دنبال مادرشان می گردند.
ولی ادم های مهربان انها را به جای گرمی بردند و غذا دادند وهر روز هم به انها سر می زدند و بهتر از یک مادر مواظب انها بودند.
جوجه ها به خاطر غذا های خوشمزه و تقویتی و جای گرم ونرم خدا را شکر می کردند.
ادم های مهربان نگران بیمار شدن انها هم بودند و همه روزه دامپزشک انها را معاینه و وزن می کرد.
امروز متوجه شدند که ادم ها می خواهند انها را به مسافرت ببرند مرغ ها به هم می گفتند چطور ما می توانیم محبت ادم ها را تلافی کنیم !
یک ساعت بعد برق چاقو ها به انها فرصت نداد که از ادم ها تشکر کنند.
دایهء بهتر از مادر
از کتاب اینه ها هم دروغ می گویند
محمد احتشام
تو اتوبوس نشسته ام .کنار دستم یه خانوم نشسته.حال خوبی نداره.دمق است.میگه همسرم به من تهمت ناروا می زنه ،پسرم میگه از بابا جدا شو دخترا بیشتر دوستش دارند .معلم هستم .دلم برای عمری می سوزه که به پای چنین مرد طی شد.میگم علامت بیماری است .ازش انتظار نداشته باش تا دلت نسوزه .هر چه زودتر ببرش پیش یه روان پزشک.آخر هفته در حیاط بیمارستان می بینم خانمی به مردی مرا نشان می دهد میگه همین خانوم بودند.پسرش است .میاد جلو و به من سلام می کنه و از من تشکر می کنه.متوجه میشم همون خانوم داخل اتوبوس است که شوهرش را برده دکتر و دکتر براش تجویز کرده بیاردش بیمارستان محل کار آموزی دانشجویان تا شوک الکتریکی دریافت کند.