نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

پنج شنبه عصر بود که بعد از اذان مغرب به سوی سالن محل برگزاری جشن خودمانی خانواده برادر همسر(به صرف شام) حرکت کردیم.وقتی رسیدیم دم در سالن متوجه شدیم اولین وارد شونده ایم در حالی که مهمان ها ساعت هشت قرار بود بیایند.تا ساعت یازده و نیم که به خانه برگشتیم شام خورده بودیم شاهد بازی بچه ها بودیم و از دیدن عروس و داماد مشعوف شده بودیم.طفلک عروس که به خاطر تغییرات وضعیت اجتماعی - اقتصادی چندین بار جشن خود را به تعویق انداخته بود.کاش مهمان های طرف عروس رضایت شان حاصل گردیده باشد.

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام جمعه 21 شهریور‌ماه سال 1404 ساعت 15:15

با درود
خواهر زاده ی همسر شغل پردر آمدی داد نامزدش هم همچنین
ترجیح دادند بدون مراسم زیر یک سقف بروند
این مراسم تحمیلی به خانواده ها فقط باعث تلخی زندگی آینده می شود

عاقلانه بوده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد