نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

منکه می دانم یه روز عمرم به پایان می رسد

امروز باید برم آزمایشگاه بزرگ شهر



بعد نوشت :

رفتم آزمایشگاه بزرگ شهر تا آزمایش شوم .بیمه تکمیلی ام را قبول نکرد و سه میلیون پول آزمایش خون از من گرفت .متوجه نبودم چه آزمایشی بود، ولی احتمالا ژنتیک ،دی ان ا, بوده.چهل سی سی هم خون گرفت.خود نمونه گیر می گفت:« مگه چته؟این آزمایشات را از تو می گیرند؟»گفتم: «عزا ،چه عزائیست که مرده شور هم می گرید»!.


بعد رفتم پیاده روی تا به خانه برسم.وبرای سومین روز پیاپی شش هزار گام (هدف)را راه رفتم.


یادم اومد روز پنج شنبه  گذشته خونه دایی ،در گرد همایی خانومانه فامیلی، همه دختر دایی های تپل مُپل من ، می گفتند:« به به!چه لاغر و خوش فرم شده ای»!و برای من این تحسین و تمجید انگیزه شد تا  روی پیاده روی بیشتر کار کنم.


نظرات 5 + ارسال نظر
گیل‌پیشی جمعه 25 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 00:30 http://Www.temmuz.blogsky.com

استاد احتمالا سرماخوردگیتون بخاطر ضعیف شدن بدن بخاطر آزمایش هست.
بعدش نمی‌رفتید پیاده روی، خدای ناکرده فشارتون میافتاد.

شاید همین جور باشه.واقعا ریسک بوده.

Lily چهارشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 06:37

الهی وضع بیمه درست بشه. همه خسته شدن. هزینه‌های درمانی خیلی زیاده. ان شاالله همیشه تندرست و برقرار بمونید

بیمه تکمیلی ما به تعهداتش عمل نکرده

khatoon سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 09:57 https://memories-engineer.blogsky.com/

تعرفه ها زیاد شد
خصوصا آزمایشات هورمونی
ان شاءالله که چیزی نیست

خدا به فریاد برسد

سلام سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 08:22

با درود
تقریبا سه و نیم کیلومتر پیاده روی
خیلی خوبه
من برای آزمایش ها معمولا جاهایی را پیدا می کنم که آن لاین هستند و وجهی هم در یافت نمی کنند

البته گواهی میکنند تا بیمه تکمیلی پرداخت کند.بیمه تکمیلی ما طرف قرار داد این آزمایشگاه نبود.

قره بالا سه‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 07:29

ان شاءالله سلامت باشید رضوان جانم

ممنون نازنینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد