از میان بیش از هزار زن، که در طول سلطنت سی و هفت ساله فتحعلی شاه قاجار در حرمسرای او زیستهاند و نام قریب به ۲۰۰ تن از آنان در منابع مختلف مربوط به قاجاریه ثبت شده است، طاووس خانم، ملقب به تاج الدوله، بیش از هر زن دیگری در دوران سلطنت دومین پادشاه سلسله قاجار اثر گذاشته و تنها زنی است که تا پایان عمر فتحعلی شاه محبوب و سوگلی حرم این پادشاه عشرتطلب بوده و بیش از زنان دیگر دومین پادشاه قاجار برای او فرزند آورده است.
میرزا عبدالوهاب معتمدالدوله معروف به نشاط اصفهانی از شعرای معروف دربار فتحعلی شاه که بر تاجالدوله نقش پدر داشت ازدواج شاه و او را فراهم کرد.
طاووس هنگام ازدواج با فتحعلی شاه دختر زیبائی بوده، ولی تعداد زنان زیبا در حرمسرای عریض و طویل فتحعلی شاه کم نبود. آنچه موجب دوام علاقه و محبت فتحعلی شاه به طاووس شد، کمال او بود نه جمال. طاووس که در مکتب نشاط اصفهانی شاعر معروف دوران فتحعلی شاه تربیت شده بود بعد از عروسی با شاه از مصاحبت او برخوردار بود و شعر هم میگفته، ولی از اشعار او در هیچ یک از منابع مربوط به قاجاریه که در دسترس نویسنده بوده است، نمونهای مشاهده نشد.
طاووس چون از یک خانواده معمولی بود به عقد ازدواج منقطع فتحعلی شاه درآمد، ولی جشن عروسی او با شاه قاجار، از مراسم بسیار باشکوه عروسی دوران سلطنت فتحعلی شاه بود. در آن تاریخ شاهزاده حسنعلی میرزا ملقب به شجاعالسلطنه (پسر ششم فتحعلی شاه) حاکم تهران بود و به دستور او شهر را به خاطر عروسی پدرش با این دختر اصفهانی آذین بستند. تخت مرصعی را که تخت خورشید نام داشت برای شب عروسی آماده کردند و بعد از شب زفاف با طاووس، به امر فتحعلی شاه این تخت را «تخت طاووس»خواندند، که هنوز بر روی این تخت مرصع و گرانبها باقی مانده است.
طاووس در همان چندماه اول زندگی زناشوئی با فتحعلی شاه، به قدری علاقه و توجه پادشاه قاجار را به خود جلب نمود که شاه به او لقب «تاجالدوله» اعطا نمود و تصمیم گرفت او را به عقد ازدواج دائم خود درآورد و قصد داشت یکی از چهار زن عقدی خود را طلاق بدهد و طاووس را به عقد دائمی خود درآورد، ولی طاووس حاضر نشد و ترجیح داد همچنان زن صیغه شاه بماند. همچنین فتحعلی شاه مقرر فرمود که یک دست عمارت تامالاجرا از اندرونی و بیرونی و حمام، مشتمل بر تالارهای آئینه متعدد مانند موقع تمکن و نشیمن خود خاقان مغفور که معروف به عمارت چشمه بود، برای تاجالدوله ساختند.
اوضاع و اسباب تجمل تاجالدوله به همه جهت از حرمخانه خارج بود و دستگاهی جداگانه داشت از فراشخانه و اصطبل و غیره. میرزا حسین، پسر مرحوم میرزا اسدالله خان برادر مرحوم میرزا آقاخان صدراعظم، وزارت تاجالدوله را داشت. ماهی هزار تومان به اسم سبزی مطبخ تاجالدوله از دفتر برات صادر میشد.
طاووس که تا پایان عمر فتحعلی شاه، زن سوگلی و مورد علاقه او باقی ماند ۹ فرزند برای فتحعلی شاه به دنیا آورد، که شش تن از آنان، سه پسر (سیفالدوله، نیرالدوله و عضدالدوله) و سه دختر (شیرین جهان خانم، شمسالدوله و مرصع خانم) زنده ماندند. پسران به مقامات مهمی رسیدند و دختران با شاهزادگان قاجار ازدواج کردند.
از میان فرزندان طاووس، سلطان محمد میرزا ملقب به سیفالدوله پسر ارشد طاووس مورد توجه و علاقه مخصوص فتحعلی شاه بود، به طوری که در سیزده سالگی حکومت ایالت بزرگ اصفهان را به او واگذار نمود و یوسف خان گرجی سپهدار را به وزارت او برگماشت. سیفالدوله در زمان فوت فتحعلی شاه در اصفهان هم حکومت اصفهان را داشت و تشریفات کفن و دفن فتحعلی شاه تحت نظر وی انجام پذیرفت. سیفالدوله بعد از مرگ پدر مدعی سلطنت نشد، ولی به برادرزاده بیمار و ناتوانش محمدشاه هم اعتنائی نداشت، به همین جهت به صوابدید میرزا ابوالقاسم قائم مقام اولین صدر اعظم محمدشاه به تهران احضار شد و چندی بعد همراه مادرش به عتبات عالیات رفت و در بغداد اقامت گزید.
در منابع مربوط به دوره قاجاریه، اعم از منابع داخلی و نوشتههای مؤرخین خارجی، به نفوذ تاجالدوله یا طاووس در وقایع بیست سال آخر سلطنت فتحعلی شاه و عزل و نصب حکام و مقامات مهم این دوره اشاره شده، ولی همه مؤرخین داخلی و خارجی به نیکی از او یاد کردهاند. او زنی مؤمن و متدین و دلرحم و با عاطفه بوده و هر مظلومی به درگاه او پناه میبرد مأیوس برنمیگشت. در روزهای بیماری فتحعلی شاه در سفر اصفهان نیز که به مرگ وی انجامید طاووس تنها زن از صدها زن حرمسرای شاهی بوده که در کنار شوهر ۶۸ سالهاش مانده و از او پرستاری مینمود.
برای پی بردن به بزرگ منشی و سعه صدر تاجالدوله یا طاووس اصفهانی، همین فقره انصراف از تصاحب جواهراتی که حداقل یک میلیون تومان به پول آن روز قیمت داشته و ارزش امروز آن هزاران برابر است کفایت میکند. خودداری او از پیوستن به جمع زنان عقدی فتحعلی شاه نیز، که مستلزم طلاق یکی از چهار زن عقدی او بود نمونه دیگری از بزرگواری و اعتماد به نفس این زن است و با این که بعدها با فوت یکی از زنان عقدی شاه، این امکان برای او فراهم شد که بدون التزام فتحعلی شاه به طلاق یکی از زنان عقدیش به عقد دایم او در آید، از حرف خود که نمیخواهد ساعت سعد جاری شده صیغه عقد منقطع او به هم بخورد برنگشت و تا آخر عمر زن صیغه فتحعلیشاه بود.
تاجالدوله بعد از درگذشت فتحعلی شاه به اتفاق پسرش سیفالدوله به زیارت عتبات رفت و دو مرتبه نیز به حج بیتالله مشرف شد. تاجالدوله سالهای پایانی عمر خود را در نجف اشرف به سر آورد و مقبرهای برای خود در مجاورت حرم حضرت امیرالمومنین ساخت، که هم اکنون نیز برقرار و معروف است. چند تن از اولاد تاجالدوله هم در زمان حیات او در نجف اشرف اقامت گزیدند نسل پنجم و ششم آنها هم اکنون در بغداد و نجف و کربلا زندگی میکنند
براش نوشتم ،سفر کردم که از یادم بری،دیدم نمیشه.آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه
برام نوشت،تو سفر کردی به سلامت،تو منو کشتی ز خجالت.
پیامک هام را خونده میگه چقدر قدیمی فکر می کنید شما آدما
تعبیر: از دوست عزیزی دور افتاده ای و در غم و حسرت به سر می بری. نا امید نباش زیرا هر فراقی وصالی به همراه دارد. اگر می خواهی به مطلوب خود برسی نا امیدی را از خود دور کن.
وسعت دادن به خود آگاهی
هر انسان یه ظاهر دارد که همه متفق القول درباره اش چیزایی میگن و خودش هم مُهر تایید می زنه،همین انسان یه تاثیری رو دیگران میذاره که خودش از آن بی خبر است و فقط زمانی متوجه میشه که آن دیگران بهش انعکاس دهند ممکنه تعجب کنه و خوشحال بشه،یا به شدت دفاع کنه که چنین نیست اشتباه می کنید و این جنبه را خوبه از دیگران سوآل کنیم و اگر قبول کردیم وسعت خود آگاهی مون بیشتر میشه ،یه جنبه از انسان هم راز هاش است که تا خودش نگوید احدی از آن مطلع نمیشه و در دفاع از خود بهتره پنهان بماند ولی چون خسته مون میکنه و نگه داری اش انرژی می بره بهتره به اطلاعات سوخته تبدیلش کنیم و هرچند گاه یکبار مث باز کردن دریچه های سد،به بیرون بریزیم اش در قالب حدیثی از دیگران،و چهارمین جنبه انسان، ناخود آگاه اوست که نه خودمان نه دیگران اطلاعی از آن ندارد و فروید سعی میکرد ازدرون انسانها بیاردش بیرون و معتقد بود تعبیر خواب افراد جای دسترسی به ان است.
وقتی در وبلاگ هامون حرفایی می زنیم ،بهتره برای تخلیه ناخود آگاه مون تلاش کنیم با توجیهاتی چرایی رفتارهامون را بیان کنیم تا یا تایید شود و یا رد شود و زان پس بهتر بتوانیم با خود کنار آییم.
این را بارها درس داده ام.پنجره هَری نام دارد