دستی بر سر بینوایان بگذارید.
جالبه
کدام بینوایان؟
نوا؟
بعضی ها برای رهایی از گرفتاری ها،از خود به درمی آیند و ...
یه خانوم سرتا پا زیبایی و جلوه
آمده بود بخش روان پزشکی
تا اولا بپرسد نیاز های بیماران بستری در بخش روان چیست و ثانیا اجازه بگیرد بیاید جان و سر فدای آنان کند.
جالب بود دیدن تعجب دانشجویان
که چه شود؟
که خدا بی خیالش شود
اگر
گرفتاری هایی که دارد جزا است برای...بوق...
خب
با سخاوتمندی روان شناس بخش مواجه شد
لیست نیاز هایی که به دست روان شناس ،پرستار ،پزشک،خدمات بر آورده شدنی نیست به دلیل اولویت بندی ها
در اختیارش قرار گرفت
و نحوه بر آورده کردن آنها هم تعلیم داده شد
از فردای آن روز
از دوشنبه تا پنج شنبه
ایشان با تجهیزاتی که نمایش دادن آن اگر مقدور باشد جالب و دیدنی است.
آمد
وبا دستان ظریف و زیبا (در نوع خود دیدنی)
دستی کشید بر سر های سی و پنج زن
از اینجا مانده،از آنجا رانده با یه گل بهار نمیشه
ولی
بیا و ببین در محدوده مقررات بخش ،با ارامش و خفظ حدود
چه کرد این زن
که باید بر تختی از طلا او را می نشاند ش
و فقط تماشایش می کردند.
یه بیمار میگفت با با ایول و
خاطرات زیبایی از همکارانتون در بخش دارید و خیلی دلنشین تعریف میکنید.
والا با این توصیفا الهی بستری شم تو بخش روان ،بلکم پرستارم این خانوم باشه.
سلام استاد نازنینم؟ خوبید؟ سرماخوردگیتون بهتره؟
خدا بیشتر کنه این دست افراد رو
اخی
گاهی مهربونی همینقدر ساده و با شکوهه