شیوع بیماری اُمیکرونه یا گرما زدگی یا ...
از ساعت ۱.۵ شب بیدارم .نگرانی بابت بیماری دو نوه،پدر و مادرشان ،و ابتلای خودم.سردرد و درد بند بند بدنم را به کولر نسبت می دهم ولی بیقراری هم پیدا کرده ام.مثلی هست ،خیاط در کوزه افتاد.دارم آبلیمو وعسل به علاوه گلاب می نوشم ولی برای سردرد باید فکر دیگری کنم.
.تحمل درد بند بند بدنم هم سخته. ،طفلک کوچولوها از دل درد می نالیدند.اونا زبان شان قاصر از توضیح دادن بود ،در حالی که تو محتمع مسکونی مان هر خانواده دلیلی برای بیدار شدن(خواب منقطع) دارند از تو کوچه سرنشینان سه تا ماشین دارند بلند بلند باهم سر موضوعی می خندند و بلند میگن خوش گذشت .از آشناییتون خوش مان آمد .خانواده ج.دختر کنکوری دارند و خانواده ت بچه دو ساله و خانواده د.پسر مبتلا به بیمار روانی که هر شب سازی کوک می شود تا من بیدار شوم ،سکوت مطلق حکمفرما نیست.
رضوان جان دختر کنکوری چطوری مزاحم استراحت میشه ؟
انشالاه که سلامتی هر چه زودتر حاصل بشه
بیداره و چراغ اتاقش( چون پرده هاش کشیده نشده)نورگیر مشترک را نورانی کرده.