امروز ساعت 4:45 (پنج نشده)بیدار شدم .برای بپا داشتن نماز آماده شدم و بعد وبلاگم را نوشتم (4:50)وتا ساعت 7 اینستاگرام گردیدم وپست گل های خوشگل گذاشتم . از هفت به بعد،شستن کف آشپزخانه و آماده کردن بساط صبحانه (نان سنگک و پنیر و...)دوتا از هنرنمایی هام بود.
دوست داشتم برم پیاده روی یا کوه پیمایی ولی نرفتم.نشان به آن نشان تا یازده و نیم هنوز تو خونه بودم .ساعت11:26رفتم شیرینی فروشی آریا، کیک تولد برای همسر خریدم (کوچول موچولو و ناقابل) دوتا دونه شمع هم خریدم.مدت پنج دقیقه هم به تنهایی تو پارک قدم زدم با شنیدن صدای اذان رفتم مسجد المهدی خیابان فرایبورگ اصفهان نماز ظهر خواندم(تا ساعت 12:15)
بعد با او رفتیم خانه برادرش یه امانتی پیش او بود باز پس دادیم (ساعت 12:34)و بعد به رستوران دانشگاه محل کار سابق ،خودمون رفتیم و دوتا یی ناهار خوردیم ( 13:15 ظهر) موقع رسیدن به خانه (2) تا ساعت 16 بیدار موندم تا اینکه عاقبت خواب نیمروزی به چشم هام راه پیدا کرد.
نمازهاتون قبول باشه
غذاها هم نوش جان
جا شما خالی لحظات نور و شیرین بود
سلام استاد عزیزم. خداروشکر روز آروم و خوبی بوده
سلام خوب بود نه بگم عالی