نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

روز غمگینی من

سلام

دیروز عصر ساعت 4:33 همسر جان جان ،جسم بی جان (را که حامل روان غمگین)ام بود ،سوار ماشین کرد برد سر مزار مادرم و خواهرام و پدرم و برادرم.گفته بودم نمی توانم سر پا بایستم و همچون شی بیجان بر مزار آنان ولو می شوم میدانم که نمی توانم .ولی طبق معمول همیشه او زیر بار نرفت و من بی انگیزه ،من غمگین و بی حوصله را برد.گفت هدفم باهم بودن مان در یک گردش است حتی اگر کنارم نشسته باشی و گشتی بزنیم و برگردیم کافیست.رفتیم و بازگشتیم و من از ساعت هفت عصر تا ساعت سه نیمه شب در خواب ماندم.پسر جان جانم از تهران آمده بود ولی من حال خوشی نداشتم او کنار پیکر بی رمق مادرش نشسته بود و تخمه می شکست و فیلم می دید.نمی دانم در خواب چه دیدم که جان از بدن سفر کرده ام بازگشت به جای خود.امروز از ساعت 5:5 صبح منتظرم از خانه بیرون بزنم.ولی هنوزکه (6:50دقیقه)است ،نرفته ام.

آیا شود که روان غمگینم بهبود یابد؟

نظرات 11 + ارسال نظر
هدیه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 07:12

این درد ...دیگه درد نیست ....کلمه ای براش وجود نداره کلمه ای برای تسکین
شما از خود درد ،یاد گرفتید شما از خود درد زاده شدید ...
فقط میتونم آرزو کنم قوی بمونید خدا به این دل مهربون آرامش و قدرت بیشتری بده ...
حال خوب‌‌ برای شما آرزوی قلبی منه

ممنون از دعای مهربانانه تان

عمه اقدس الملوک پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 13:55 https://amehkhanoom.blogsky.com

امیدوارم خدا بغلتون کنه و بشما آرامش بده

ممنون عمه عزیزومحبوب بلاگ اسکای.

ترنج چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 23:06 http://khoor-shid.blogsky.com

دلم میخواست این روزها میتونستم کنارتون باشم، براتون غذا بپزم، بگم نگران هیچی نباشید، اگر نیاز دارید غصه بخورید. اگر نیاز دارید بخوابید.‌گاهی روح آدم احتیاج داره از دنیا و هیاهوی به دور باشه تا خودش رو ترمیم کنه

ممنون ترنح جان.من بهترم.

قره بالا چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 21:03 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

روحشون شاد رضوان جانم
دردی نیست که با دلداری و حرف تسکین پیدا کنه
براتون از خدا آرامش میخوام

ممنون عزیز زیبا

هنوز زندگی چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 17:25 https://hanooz-zendegi.blogsky.com/

آرزو می کنم تنتون به ناز طبیبان نیازمند و رواتتون ازرده ی هیچ گزندی مباد رضوان جانم.
دلتون آروم و روح از دست داده هاتون شاد.
اینجور وقتا چیزی بلد نیستم که بگم.

ممنون <<هنوز زندگی >> جان

سارینا۲ چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 16:04 http://Sarina-2@blogfa.ir

سلام رضوان خانم
الان وبلاگ شما رو دیدم.
خدا رحمت کنه همه رفتگانتون رو
این پست شما اشکم رو درآورد
پدر مادر و خواهر برادرتون همزمان فوت کردند؟
خدا به قلبتون آرامش بده
اونا که آرامش دارن، ولی بازماندگان
من از مرگ پدرم داره دو سال میگذره و هنوز ضربه ای که به روح و روانم خورده ترمیم نشده

سلام ،سارینا جان!
من بازمانده ام.
خدا رحمت شان کند عزیزان مرا و پدر شما را.
چاره نیست که.
عمر خودمان هم دست خداست.
معلوم نیست کی و کجا جان شیرین را به جان آفرین باز پس دهیم.

مهناز چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 15:54

اگر چیزی ناراحت تون کرده بروید توی سایت pixelthoughts.co. واون فکر یا هر چیزی که هست رو بنویسیدش،متناسب با اون،براتون موزیک پخش می کند وحرفایی بهتون می زنه که آروم شوید.زبانش انگلیسی است ولی فارسی را هم پشتیبانی می کند.

ممنون

گیل‌پیشی چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 13:02 https://temmuz.blogsky.com/

خداروشکر. مراقب خودتون باشید.

خدا نگبان و نگه دار شما هم باشد.

نسیم چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 12:46 http://nssmafar.blogfa.com

خدا رو شکر که بهترین
شما از اونایی هستین که دنیا رو بهتر از اونچه که گرفتین تحویل میدین
اینهمه از دست دادن معلومه که رمق رو میگیره

ممنون از محبت شما

مامان فرشته ها چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 10:42 http://mamanmalmal.blogfa.com

از راه دور بغلتون میکنم و میگم تنتون سالم و روانتان شاد و دلتون پر از ارامش و عمرتون طولانی وسایه تون مستدام استاد اعظم

شرمنده می فرمایید

گیل‌پیشی چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 09:41 https://temmuz.blogsky.com/

استاد عزیزم حالتون بهتره؟
کاش به مسافرت برید، حال و هواتون عوض بشه.
خدا عمر طولانی و باعزتی بهتون عطا کنه. دنیا به افراد مهربانی مثل شما نیازمنده.

امروز خوبم نازنینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد