نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

از آخرین روز های اسفند سال های گذشته چه چیز درخاطر شما پر رنگ تر به جا مانده؟

وقتی در بین دوستان خود(ده نفر)چنین سوآلی را مطرح کردم؛ پاسخ های جالبی برایم نقل شد.

میترا می گفت :هول مامان در دوران کودکی ،(که کار ها بر زمین مانده )هر سال نزدیک بهار، در اسفند ماه گریبان مرا هم ،می گیرد .

ویدا می گفت:بازار رفتن و لباس نو  خریدن به همراه پدر و مادرم برام از کودکی ها ، چشمک می زنه.

آذر می گفت: مادر من در کلاس سوم دبستان که بودم داغدار فوت دختر داییم بود و آن اتفاق هر سال اسفند ماه قلبم را می فشارد.

آیا اگر این پرسش را در کلاس درس مدرسه ها بپرسند کودکان قادر خواهند بود پاسخ دهند؟از خود ما بپرسند حالات مختلف خود را بیان خواهیم کرد؟

اما امسال چه حسی به نوروز داریم؟

در سال 61 من منتظر روزهای اول فروردین بودم که قرار جشن عقد با همسرم داشتم.

سال 1372 در  حالی که از ازدواج من 11 سال گذشته بود و دو فرزند 9 و دو ساله داشتم،آخرین سال بود که من با خواهرانم به استقبال بهار می رفتیم و ساله ای بعد تا همین پارسال(سی سال)غمی سنگین حنجره ام را در چنگال خود میفشرد.

سال1379 بدون پدر عزیزم به استقبال بهار میرفتم و سال  1400 اسفند ماه  متاسفانه  بدون مادرمهربانم.

همه نازنین های من در نیمه دوم سال از دست من رفتند و غم شان تازه بود وقتی بهار خودنمایی می کرد ولی آموخته ایم با ورود بهار غم ها را ...

نظرات 4 + ارسال نظر
زهرا دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1403 ساعت 21:00

روحشون شاد

خیلی ممنون از دعای خیرتان زهرا جان

مانی دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1403 ساعت 20:30

یادشان گرامی باد

ممنون مانی جان

لیلا یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1403 ساعت 23:34

سلام خدا رحمت کند همه رفتگانتون را و پدر و مادرتون چی کشیدند از داغ فرزندانشون

سلام عزیزم.خدا رفتگان شما را نیز رحمت کند. بله داغ دل ازین دنیا رفتند.

سمیرا یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1403 ساعت 19:11

سلام بانو جانم خدا رحمت کنه همه رفتگان رو راستش انگار توی اسفند و فروردین ظرف عمر آدم های بیشتری تموم میشه خدا به همه مون فرصت از لحاظ ایمانی بهتر شدن رو بده ان شاءالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد