همسایه مون همسر دکتر طاهری با دو فرزند هجده و هشت ساله از همسایگی مون رفتند.رو در خونه یه برگه چسبونده که روش با هط خوش نوشته :«اگر بار گران بودیم ,رفتیم.)
افتادم به گریه.چون بهتر از این زن و دو بچه اش همسایه نداشته ام.همسرش در جنوب پزشک بود و هر چند وقت یکبار یک هفته می آمد اینجا.در واقع با دو فرزندش و خانواده مهربان خواهرش بود و من از او جز ادب ،مهربانی ،صفا و صمیمیت چیزی ندیدم.خدا به همراهش.
می دیدم رفت و اومد به خونه اش این روزا بیشتر شده ولی باورم نمی شد یه روز بیام و ببینم« جا تره و بچه نیست.».
چه خوب که خانواده ی مهربان دوباره کنار هم قرار گرفتند.
ان شالله همسایه ی خوب دیگری بیاید و از مصاحبت شما لذت ببرد
خدا را شکر در کنار یکدیگر در خانه شخصی شان زندگی را به شادی ادامه دهند.
همسایه خوب نعمته واقعا. امیدوارم جاشون همسایه خوب تری بیاید
پس شما هم تصدیق می فرمایید که همسایه خوب یه چیز دیگه است.ادب ،متانت،وقار ،آرامش در رفتار او باعث می شد دغدغه نداشته باشیم.
با درود
زن و شوهر در کنار هم باید باشند
بچه ها نیاز به هر دوتا دارند
قدیم ها فقط راننده ها بودند که به خاطر سفر دور از همسر و بچه هایشان می شدند
بقیه ساعت هفت شب دیگه دورهم بودند
پزشکان در منطقه بد آب و هوا همسر و فرزند خود را نمی برند.شرکت نفت در خارک به همسر همکارم شغل داده بود پانزده روز اینجا پانزده روز آنجا که در نهایت جان شیرین خود را از دست داد.
هرجا هستند سلامت باشند
و یه همسایه خوب جاشون رو پر کنه
انشا الله.ا(به توان ۲)
چقدر تلخه رفتنها
حتی همسایهای رو نمیشناسی، میبینی اسباب کشی میکنه، آدم دلش میگیره.
جای خالی آدما باعث رنج من است
هر جا هستن سلامت باشن
همسایه خوب واقعا نعمته
آره واقعا