نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

زبل خان اینجا،زبل خان آنجا،زبل خان همه جا

اول از همه ،دستش طلا 

: (کی؟

: همسرجان

: به چه مناسبت؟(واقعا چر؟)

: سم پاشی آشپزخانه و پاکسازی آنجا  از شر سوسک های مینیاتوری (شیطون/ بلا)


دوم ،عروس خانوم ما در سن 36 سالگی با داشتن دو فرزند 10 و تقریبا سه ساله موفق شدند چشمان همیشه کم کار خود را لیزیک کرده و پایان نامه دکترا را دفاع کنند ،مبارک شون و مبارک مون.


سوم ، خاله جان هفتاد و چهار ساله ام فرمودند :  دختر خواهر همانند دختر خود آدم میماند(با تمسک به ضرب المثل خواهر زاده ،خود زاییده است)،فلذا تو باید در هفته دوبار مهمان خانه من باشی تا هم جای خالی مادرت ،آزارت ندهد و هم من با تو ناگفته هایی را بگم که بعد ها بتوانی نقل کنی و اگر خواستی بنویسی شان .


چهارم ،  آمدن این دو پسر و نوه های جیگر طلا ، مود (mood)غمگین مرا درجاتی به سوی شادی و نشاط سوق داد



نظرات 5 + ارسال نظر
زهرا شنبه 31 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 13:49

خدا حفظشون کنه

ممنونم عزیزم

نسیم شنبه 31 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 00:26 http://nssmafar.blogfa.com

دلم شاد شد
حال خوب رو چه خوب منتقل کردین
حال خوبتون مستمر

خدا را شکر

قره بالا جمعه 30 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 19:35 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

چه حال خوبی داشت این پست رضوان جانم

بوس

گیل‌پیشی جمعه 30 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 14:46

چه خبرهای خوبی
همیشه حال دلتون عالی باشه

آره والله

زهرا جمعه 30 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 13:33 http://pichakkk.blogsky.com

مورد اول: دست شون درد نکنه. هیچی آزار دهنده تر از حضور مورچه و سوسک تو خونه نیست.
دوم: مبارک باشه
سوم: راست گفتن دیگه
چهارم: شکر خدا، ایشالا که خدا نگه دارشون باشه

ممنون زهرا پیچک جانم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد