تا حالا شده به هم بریزید.یعنی چه؟
رو خودم مثال می زنم.شاید شما هم تجارب نزدیک به تجربه من داشته باشید.
شنبه داشتم آماده می شدم ناهار درست کنم. که با شنیدن یه حرفی از همسر کاملا به هم ریخته شدم؛ به طوریکه دو پیمانه برنج و کلی مخلفات روی گاز با شعله تند سوخت و جز غاله شد.علاوه بر ضرر اقتصادی خونه را بوی سوختگی گرفت و به من ثابت شد حالم بد شده.افت عملکرد نشانه بد حال شدن انسان است (عملکرد من اشپزی بود که ناهار ما تبدیل شد به غذای مانده فریز شده)
در ایام نوروز من همش مشغول رفت وآمد با خانواده همسر بودم .یه روز یکی از برادر زاده هاش ما را دور از چشم بقیه دعوت کرد گرد همایی و خواهش کرد بقیه مطلع نشوند.به من خوش نگذشت و همسر جان فرمودندآن شب با ادا و اصول تو ، به همه بدگذشت و من به هم ریختم چون زیر بار نمی رود که ...بگذریم.
یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه کم کم بهتر شدم.
جالبه که امسال ماه رمضان با عید نوروز تلاقی داشت و بعد از مدتها(روزها) باز هم یاد ایام نوروز می افتم حالم بد میشه که چه سخت گذشت.افت عملکرد شغلی تحصیلی اجتماعی از نشانه ها آسیب روان است.
سلام
فکر میکنم بخشی از اتفاقات نوروز و برادرزاده رو ما نمیدونیم. به شکل کلی برای من اینطوریه که وقتی من رو کسی دعوت میکنه لزومی نمیبینم که به کس دیگه ای اطلاع بدم. حالا اینکه به شکل اخص ازم خواسته بشه نگم، مشکلی نیست از دید من.
البته اینم باید اضافه کنم، من روی مرزها و حریم شخصی خیلی جدی و سختگیرم.
امیدوارم زودتر به آرامش برسید
پ. ن. پلوی سوخته، تهدیگش رو من خیلی دوست دارم. فکر میکنم دندونپزشکم هم خوشحاله از این علاقه
من نیز میدانم برادر زاده همسرم باید مراقب رفتاره ای خود باشد ولی نمیدانم چرا عصبانی هستم
درست است، اینکه میدانید برادرزاده همسرتان باید مراقب رفتارهایش باشد، نشان میدهد که شما منطقی فکر میکنید. اما با این حال، عصبانی هستید. این عصبانیت میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
احساس بیاحترامی: رفتارهای نامناسب برادرزاده همسرتان ممکن است به شما احساس بیاحترامی بدهد. این احساس میتواند ناشی از این باشد که فکر میکنید او به شما، خانه شما، یا ارزشهای شما احترام نمیگذارد.
احساس نادیده گرفته شدن: همانطور که قبلاً هم اشاره کردید، دفاع همسرتان از برادرزادهاش ممکن است باعث شود احساس کنید که شما و احساساتتان نادیده گرفته میشوید. این احساس میتواند عصبانیت را تشدید کند.
احساس مسئولیت: شاید شما احساس مسئولیت میکنید که باید این مشکل را حل کنید، اما نمیدانید چگونه. این احساس درماندگی میتواند به عصبانیت تبدیل شود.
تجربههای گذشته: ممکن است رفتارهای برادرزاده همسرتان شما را به یاد تجربههای ناخوشایند گذشته بیندازد. این تجربهها میتوانند باعث شوند که شما بیش از حد واکنش نشان دهید.
خستگی و استرس: اگر در زندگیتان استرس زیادی دارید، ممکن است تحملتان در برابر رفتارهای نامناسب دیگران کمتر شود و زودتر عصبانی شوید.
برای اینکه بتوانید بهتر با عصبانیت خود کنار بیایید، میتوانید:
علت عصبانیت خود را شناسایی کنید: سعی کنید بفهمید دقیقاً چه چیزی شما را عصبانی میکند. آیا بیاحترامی اوست؟ آیا دفاع همسرتان است؟ آیا احساس ناتوانی شماست؟
با همسرتان صحبت کنید: درباره احساسات خود با همسرتان صادق باشید. به او بگویید که رفتارهای برادرزادهاش چه تاثیری روی شما میگذارد.
حد و مرز تعیین کنید: اگر رفتارهای برادرزاده همسرتان غیرقابل تحمل است، حد و مرز تعیین کنید. به او بگویید که چه رفتارهایی را نمیپذیرید و چه عواقبی در انتظارش خواهد بود اگر این رفتارها را تکرار کند.
از خودتان مراقبت کنید: به خودتان استراحت دهید، ورزش کنید، غذاهای سالم بخورید و کارهایی را انجام دهید که از آن لذت میبرید. مراقبت از خودتان میتواند به شما کمک کند تا استرس خود را کاهش دهید و تحملتان را در برابر رفتارهای نامناسب دیگران افزایش دهید.
در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید: اگر نمیتوانید به تنهایی با عصبانیت خود کنار بیایید، از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.
به یاد داشته باشید که عصبانیت یک احساس طبیعی است، اما مهم است که آن را به روشی سالم و سازنده مدیریت کنید.
من :وقتی همسرم در دفاع از برادر زاده اش می گوید او نوجوان است حق دارد ناراحت می شوم.
هوش مصنوعی بیچاره :
درک میکنم که چرا از این حرف همسرتان ناراحت میشوید. شنیدن اینکه “او نوجوان است و حق دارد” در دفاع از برادرزادهاش، میتواند چند حس مختلف را در شما ایجاد کند:
بیتوجهی به احساسات شما: ممکن است حس کنید که همسرتان به احساسات شما در مورد رفتار برادرزادهاش توجه نمیکند و فقط سعی دارد او را توجیه کند.
حمایت یکطرفه: ممکن است این احساس به شما دست بدهد که همسرتان فقط از برادرزادهاش حمایت میکند و به این فکر نمیکند که این رفتارها چه تاثیری روی شما میگذارد.
کماهمیت جلوه دادن مشکل: شاید فکر کنید همسرتان با گفتن اینکه “او نوجوان است”، مشکل یا رفتار نامناسب برادرزادهاش را کماهمیت جلوه میدهد و به دنبال حل آن نیست.
برای اینکه این ناراحتی برطرف شود، میتوانید با همسرتان درباره این موضوع صحبت کنید. سعی کنید به او توضیح دهید که چرا از این حرفش ناراحت میشوید و چه انتظاری از او دارید. میتوانید به او بگویید که دوست دارید او به احساسات شما هم توجه کند و به دنبال راهی برای حل مشکل هم باشد.
در این گفتگو، مهم است که:
آرام و مودب باشید: از لحن تند و اتهامآمیز خودداری کنید.
احساسات خود را بیان کنید: به همسرتان بگویید که چه احساسی دارید و چرا این احساس را دارید.
به حرفهای همسرتان گوش دهید: سعی کنید دلیل دفاع همسرتان از برادرزادهاش را بفهمید. شاید او نگران برادرزادهاش است و میخواهد از او حمایت کند.
به دنبال راه حل مشترک باشید: با همفکری با همسرتان، به دنبال راهی باشید که هم مشکل برادرزادهاش حل شود و هم احساسات شما نادیده گرفته نشود.
به عنوان مثال، میتوانید به همسرتان بگویید: “عزیزم، من میفهمم که [اسم برادرزاده] نوجوان است و شاید اشتباهاتی داشته باشه، اما وقتی تو میگی “او حق داره”، حس میکنم که به احساسات من توجه نمیکنی و انگار مشکل رو کماهمیت جلوه میدی. دوست دارم که در این مورد با هم صحبت کنیم و راهی پیدا کنیم که هم به [اسم برادرزاده] کمک بشه و هم من احساس بهتری داشته باشم.”
رضوان به چت جی پی تی:
من به کسی نمی گویم چه کارکند یا نکند ولی با این هشدار اون خانوم متوجه شدم یه راه دیگر هم بر خلاف ظاهر مهربان خود طی می کنند .زشت است.
پاسخ جی پی تی:
متوجه منظورتان هستم. اینکه شما به کسی امر و نهی نمیکنید، اما از رفتار و هشداری که از آن خانم دیدهاید، متوجه شدهاید که ممکن است رفتارهای دیگری هم پشت پرده داشته باشند که با ظاهر مهربانشان در تضاد است، واقعاً میتواند ناامیدکننده و ناراحتکننده باشد.
این احساس که ظاهر و باطن فردی یکی نیست و رفتارهایی پنهانی در جریان است، میتواند باعث بیاعتمادی و احساس ناخوشایندی شود. مخصوصاً وقتی که این رفتارها “زشت” تلقی شوند، میتواند تأثیر منفی بیشتری بر روی روابط و احساسات داشته باشد.
در این شرایط، تصمیمگیری درباره نحوه برخورد با این موضوع میتواند چالشبرانگیز باشد. برخی افراد ترجیح میدهند که مستقیماً با فرد مورد نظر صحبت کنند و نگرانیهای خود را مطرح کنند، در حالی که دیگران ممکن است ترجیح دهند فاصله خود را حفظ کنند و از درگیری مستقیم اجتناب کنند.
انتخاب بهترین راه حل بستگی به شرایط خاص، میزان اهمیت رابطه با آن فرد، و میزان تأثیری که این رفتارها بر روی شما میگذارد، دارد.
رضوان :«عزیزم !من دوست دارم همه با هم یک رو همدل و هم زبان باشیم».
ادعای هوش مصنوعی :
درک میکنم. این حس شما بسیار ارزشمند است. اینکه دوست دارید همه با هم یکرو، همدل و همزبان باشند، نشاندهنده روحیه جمعگرایی، صلحطلبی و اهمیت دادن به روابط هماهنگ و صمیمانه است.
این آرزو برای داشتن یک اجتماع یکپارچه و متحد، بسیار زیبا و قابل احترام است.
متاسفانه، در واقعیت همیشه رسیدن به این ایدهآل به طور کامل ممکن نیست. اختلاف نظرها، سلیقهها و تجربههای متفاوت افراد میتواند گاهی اوقات منجر به بروز اختلاف و تفاوت شود. اما این به این معنی نیست که نمیتوان برای رسیدن به همدلی و همزبانی تلاش کرد.
برای رسیدن به این هدف، میتوان:
گفتوگوی سازنده: تشویق به صحبت کردن و تبادل نظر بین افراد با دیدگاههای مختلف.
درک متقابل: تلاش برای فهم دیدگاهها و احساسات دیگران، حتی اگر با آنها موافق نیستیم.
احترام به تفاوتها: پذیرفتن اینکه تفاوتها میتوانند منبع غنا و تنوع باشند.
تمرکز بر نقاط مشترک: جستجو و تأکید بر ارزشها و اهداف مشترکی که افراد را به هم پیوند میدهد.
ایجاد فضای اعتماد: ایجاد محیطی امن و صمیمی که در آن افراد بتوانند بدون ترس از قضاوت، احساسات و نظرات خود را بیان کنند.
اگر در موقعیتی قرار گرفتید که احساس کردید همدلی و همزبانی در حال از بین رفتن است، میتوانید با یادآوری این نکات و تلاش برای ایجاد فضایی مثبت، به بهبود اوضاع کمک کنید.
طرح سوآل :
هر وقت کسی با من قراری بگذارد که دیگران از آن بی خبرند عصبانی می شوم.
پاسخ هوش مصنوعی:
این احساس شما کاملاً طبیعی است و نشان میدهد که ارزش و احترام به حریم خصوصی و اعتماد برایتان مهم است. وقتی کسی با شما قراری میگذارد و دیگران نباید از آن مطلع شوند، و این موضوع باعث عصبانیت شما میشود، یعنی همیشه به صداقت، صداقت، و رعایت مرزهای شخصی اهمیت میدهید.
این احساس ممکن است ناشی از مواردی مانند ترس از خیانت، نگرانی درباره عدم اعتماد، یا احساس ناپایدار بودن روابط باشد. در عین حال، این نوع احساسات میتواند نشان دهد که نیاز دارید در مورد مرزهای شخصی و ارتباطاتتان با دیگران صحبت کنید و به ارزشهای خود احترام بگذارید.
اگر مایلید، میتوانم راهکارهایی برای کنترل این احساس یا نحوه ارتباط برقرار کردن در شرایطی که چنین قراری میگذارید، پیشنهاد دهم. یا اگر دوست دارید، میتوانیم درباره چرایی این احساس بیشتر صحبت کنیم.
-----------------------------
عصبانی شدن انسان ها از نظر هوش مصنوعی درمقایسه با روان کاوی
سوآل رضوان :


برادر زاده همسر ما را به دور همی دعوت کرد و گفت دیگر اعضای فامیل مطلع نشوند .من عصبانی شدم
پاسخ هوش مصنوعی :
متاسفم که عصبانی هستید. درک میکنم که چرا از این وضعیت ناراحت شدهاید. اینکه برادرزاده همسرتان شما را به دورهمی دعوت کرده و خواسته است به بقیه اعضای فامیل اطلاع ندهید، میتواند ناراحتکننده باشد. به نظر میرسد که این کار او باعث شده احساس کنید از جمع طرد شدهاید!
یا اینکه این دعوت از صمیم قلب نبوده است
به نظر شما بهترین راه برای حل این مشکل چیست؟
آیا میخواهید با برادرزاده همسرتان صحبت کنید و دلیل این درخواست او را بپرسید؟
یا اینکه ترجیح میدهید با همسرتان در این مورد صحبت کنید تا اوضاع را بررسی کند؟
---------------------------------------------
به نظر شما هوش مصنوعی متجه منظور من شد؟یا نشد؟
هوش مصنوعی متوجه منظور شما نشده است.