♥️یک سال پیش در چنین روز از ماه های شمسی و پانزده شعبان از ماه های قمری، پسرم جشن ازدواج داشت.
برف می بارید و خیلی ها به دلیل سرما ی هوا به جشن تشریف نیاوردند.متاسف شدم خیلی.
جشن در تالاری خارج از شهر تهران بود و عموها و برادر داماد به هنگام بازگشت به اصفهان در بوران و برف گیر کردند و من شرمنده شان شدم.
یکی از عموها و دایی بزرگ داماد بیمار بودند و در جشن شرکت نداشتند.
هنوز به تعداد انگشتان دست نرسیده ،سفر عروس و داماد به اصفهان.ولی امروز گفته اند تشریف فرما میشن.
زن عموی داماد(جاری مهربان من)میاد خونه مون دم راهی بچینه و جشن سالگرد بگیریم براشون.
چشمتون روشن
ممنون زهرا جان عزیز

به سلامتی

همیشه به شادی دور هم باشین رضوان جان
ممنون مانی عزیزم.لطف داری.شما هم شاد و با نشاط گذر ایام کنی.

مبارک باشه ان شاءالله

ممنون از محبت تان
