از گرما فراری ،از سرما فراری. از سختی فراری.یه جون داریم ،همش داریم اونو در می بریم .
بعضی ها اهل حنگیدن اند .میمانند و جنگ می کنند . ساکنان خط استوا با گرما و،اسکیموها با سرما ، وبسیاری کسان با سختی ها،طرف روز ۱۱ تیر تو گرمای تابستان زبان روزه زیر آفتاب ابستاده بود چون پسرش تو حوزه امتحان کنکور بود.داشت برای موفقیت پسرش دعا میخواند.میگه پسرم از درس خوندن و کنکور دادن بیزار بود نذر کرده ام تو آفتاب سوزان با زبان روزه دعاش کنم از داداش شاکرد اولش کم نیاره.
امان از دل مادر
دعاهای مادر که مستجابه،چرا به خودش سخت گرفت؟مصداق مبارزه نیست؟
چه جالب. مادر هر کاری میکنه برای فرزندش. حتی اگر به نظر عجیب و بیهوده بیاد.
آن مادر سه روز تحمل گرسنگی و تشنگی (روزه)را در هوای گرم تیر ماه برخود واحب کرد ،به امید آنکه پسر سر به هوای اش از برادرش کم نیاورد و جالب آنکه برادر بزرگتر به مادرش مژده داد رتبه برادر کوچکتر بهتر از رتبه بزرگتر در کنکور شده است.الهی هیچ امیدوار،امیدش نومید نشود.اما بحث من فرار یا رویارویی با مشکلات بود،عزیزم،ترنح حان
استاد یاد گرمای پیش رو افتادم. میگن مرداد گرمترین ماه در جهان طی هزار سال اخیر خواهد بود. واقعا طاقتشو ندارم
ما جون سختیم طاقت میاریم البته به یاری کولرها