نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

چش نخورند

دیشب ۲۰ نفر باهم ،بعد از افطار ،به صرف میوه و شیرینی، مهمان ما شدند با عنوان دیدنی عید.

من هم امروز ساعت ها خوابیدم.چون پذیرایی خسته ام کرده بود.

ناهار هم  دوتا مهمان کوچولو داشتم،افطار هم، همسر را به صرف افطاری مطلوب طبعش ،مهمان کرده بودند.

بخشی از کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم؟
تا به حال دیده‌اید که کسی در کاری شکست بخورد و بلافاصله بهانه‌هایی را که از قبل برای دلیل باختش آماده کرده است، رو کند؟ من قبلاً این کار را کرده‌ام.
اصطلاحی به نام «خودناتوان‌سازی» وجود دارد که توضیح می‌دهد چگونه افراد با اراده خود به صورت آشکار و یا ذهنی – اقدام به ناتوان‌سازی خود می‌کنند تا اگر موفق نشدند، بهانه‌ای در دست داشته باشند. اگر آشکارا اینچنین کنید، احتمالاً می‌خواهید در یک مسابقه، فرجه‌ای به کسی بدهید زیرا اگر فرصتی به کسی بدهیم و او ببرد، می‌توانید بگویید به این دلیل است که او اول شروع کرد و اگر به لحاظ روانی به کسی فرجه‌ای دهیم، ممکن است مسابقه را از همان نقطه آغاز کنید، به جای اینکه بگویید: «این مسابقه را خواهم برد»، در ذهن خود اینطور فکر خواهید کرد که: «زانویم آسیب دیده و خسته‌ام.»
ما این چنین حس می‌کنیم تا از خودمان محافظت کنیم. خوب هم به نظر می‌رسد که فرصت برد داشته باشیم اما اگر تلاش‌مان نتیجه نداد، بگوییم: «خُب ... زانویم درد داشت». اگر بخواهیم تمام عواقب کاری را بپذیریم، ریسک بالاتری دارد.
خودناتوان‌سازی از این جهت که به فرد امکان می‌دهد ستاره‌ای در کنار شکست‌هایش بگذارد، یکی از خصوصیات کمال‌گرایی محسوب می‌شود. اما مانعی برای شکست نیز هست، به جای آنکه بکوشد در بازی زندگی ببرد، می‌کوشد تا با احتیاط کامل بازی کند. تیم‌های فوتبال بی‌شماری را دیده‌ام در زمان یک چهارم آخر بازی، فقط به این دلیل که محتاطانه بازی کرده‌اند، اجازه داده‌اند که تیم مقابل حمله کند و در نتیجه بازی را باخته‌اند. قطعاً، بعضی تیم‌ها نیز با بازی محتاطانه برده‌اند. همان طور که بعضی افراد با «خودناتوان‌سازی» می‌برند اما اگر فقط یک بار تیمی را دیده باشید که حاضر نیست فرصتی را از دست بدهد، دیگر نخواهید گفت محتاطانه بازی کردن، بهترین راه است.

اگر دیدی

اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده

این یکی از چیزایی است که دیده ای.

حتما بقیه اش را هم میدونی

بدان....و...

خب حالا اگر دیدی....بدان....

بله ما قراره تو کلاس درس مون باشما همین چیزا را بحث کنیم

اگر دیدی....

بدان.....

تمام

آیا ممکنه نبینی؟

آیا ممکنه ببینی و دقت نکنی؟

آیا ممکنه ببینی ویه حدس هایی هم بزنی؟

ولی

ما میخواهیم بگیم

این که من میگم درسته نه اونکه تو فکر میکنی.

کلاس درس برای بحث پیرامون آنچه شما میبینید و آنچه درباره اش میگویند

شما دیدید من اومدم کلاس تون.

خب

من هم دیدم شماها ازقبل اومدین و نشستین

خب

شما چه انتظاری داشتید؟

من چه انتظاری داشتم؟

شما به چه نتایجی رسیدید؟

من به چه نتایجی رسیدم؟

حالا که قراره یه ترم

هر یکشنبه ساعت ۴ تا ۶

با هم بنشینیم و بگیم چی ها دیدیم و چه تعبیرها کرده ایم

بهتره خوشبین باشیم

خواهر نداشتن چگونه است؟

صحنه ای را تصور کنید که خانمی خسته از سر کار اومده خونه،داره کلید را تو درخونه میچرخونه که خواهرش از پشت سر،میزنه رو شونه اش، میگه،خسته نباشی،کلید را درآر،غذا حاضره،اونم چی قرمه سبزی،نخورده ایم تا تو برسی،با هم بخوریم،بیا بریم خونه(درب روبروی خونه ات).

صحنه ای را بیاد بیاورید داری برای ناهار مهمان هات (بیست نفر) تو آشپزخونه ،با تمام توان کار میکنی،دستی از غیب رو شانه ات قرار می گیره،«رو کمک من حساب کن،تو تنها نیستی».

من در فروردین ۷۳ (شد بیست و نه سال),خواهرم با چهار فرزندش را ،در یه حادثه  تصادف ،از دست دادم،نمی دونم چرا حلول سال جدید،برای من با خودش غم میاره،

انکار ،مکانیسم دفاعی

3 سال از شیوع کرونا در ایام نوروز گذشت ،آنان که نخواستند بپذیرند کرونا میتواند مهلک باشد ،اعضای خانواده خود را در دید و بازدید ها از دست دادند. 

امسال هم اگر ‌‌جدی گرفته نشود...



پ.ن«۱»:مکانیسم های از عهده برآیی ،(دفاعی):نوشته احمد وند،اشاره خوبی داره به ضرب المثل کبکی که سرش را زیر برف می کرد،نبینه شکارچی برای گرفتنش برنامه داره. 


پ.ن.«۲»: اشاره مطلب به کسانیست که به ملاقات بیمار کرونا رفتند و بعد به جای یک بیمار،چندین تا بیمار داشتیم.