نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

بازی مجازی

تو مهمونی رفته بود یه گوشه و با موبایلش داشت بازی می کرد.دیدم کلافه است.کنارش نشستم .دیدم داره بازی «سماور»می کنه رسیده مرحله ۵۱

دوتا کلمه هم معنی با ا«احمق»را نیافته بود.

والله من نیز نتوانستم کمکش کنم.دختر عموش که این بازی را بلد بود ؛ بهش کمک کرد.

برای من نیز جالب بود.

لغات هم معنی با احمق

پخمه/نادان/کودن/الاغ/زود باور/بیشعور/نفهم/ابله.

والله اگر زمان ما نیز ازین بازی ها بود ؛ شاید دایره لغات مون کم و کسر نداشت.

بیخود نیست در ده سالگی هماورد بزرگتراست در صحبت کردن.


نظرات 4 + ارسال نظر
رامین سه‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1403 ساعت 11:46

من خیلی تو اینجور بازی ها بد هستم. مثلا وقتی با بچه های فامیل اسم فامیل بازی میکنیم میزنن پاره ام میکنن

اونا تمرین دارند

مورچه سه‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1403 ساعت 10:18 https://hana98r.blogsky.com/

بی خرد ...خر ...خنگ رو هم میشه ...

خخخخخ
من یا دورانی افتاده بودم این بازی ها رو انجام میدادم به نظرم برا حافظه خوب بود

بله برای قلقلک ذهن خوبه

نسیم سه‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1403 ساعت 06:57 http://nssmafar.blogfa.com

واقعا همینطوره
چند روز پیش پسرم وسط بازیش گفت
you are incompetent گفتم یعنی چی گفت یعنی بی کفایته !
همیشه همینطور بوده قبلا میگفتن فلانی که به اینجا رسیده دود چراغ خورده الان شما راحتین و.....

پسرتان یگانه است.

لیلی سه‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1403 ساعت 06:45

دنیای این بچه‌ها واقعا شگفت‌انگیزه

محشرند اینا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد