نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

قصه درمانی

چه بسیار حرفایی که رو هوا زدم و رفت از دستم چون جایی ثبتش نکردم.قصه درمانی یکی از اونا بود .بچه ای که دچار کابوس بود و موتیزم(گنگی انتخابی)تشخیص اش بود در بخش. و وقتی پرستار شیفت شب ،ذ قصه ای براش گفت که پسرکی مورد تجاوز قرار گرفته بوده ،اینم سرش را گذاشته بود رو شونه پرستار و گفته بود به من نیز تجاوز شده توسط...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد