سعدی میگه :
« اگر کار جهان اُمید و آز است/همه کس را برین هر دو نیاز است»
از نظر سعدی « امید و آز» چه معنا میدهد؟
وایشان چگونه به این نتیجه رسیده که ,همه کس نیازمند «امید و آز »
عستند؟
نیاز های انسان ها منظور شان بوده یا موجودات زنده؟
من با سلیقه خودم ،تو کلاس درس روان شناسی عمومی، برای دانشجویان ترم یک تغذیه،در بحث نیاز های انسان و نقش آن بر انگیزه ها ی انسان ها ،از این شعر استفاده کردم.
می تونید سوآل کنید چه استفاده ای کردی؟چه استفاده ای می شود کرد؟
استاد مشتاق توضیجاتتون هستیم.
من هم با جناب سعدی موافقم. آدمی به امید زندهست و صبوری میکنه. و اشتیاق به کمال و بهتر بودن انسان رو به جلو سوق میده.
عزیزم درسته امیدواری
خب حتما برامون بنویسین که چه استفاده کردین.
یه جایی میخوندم خدا تو قرآن گفته آدمیزادو حریص و عجول خلق کرده. حالا من همیشه فکر می کردم اینا دوتا باگ تو خلقتن.
امروز با شعری که از سعدی نوشتین با خودم فکر کردم که خب اگه حرص و آز آدمیزاد واسه بیشتر داشتن و بیشتر خواستن نباشه، خب خیلی زندگی یه نواخت میشه که. حالا یه امیدیم میخوره تنگ کار و طرف دستشو میذاره رو زانوش و میگه یاعلی . بریم ببینیم امروز چی کاسبیم:)
البته که باید این تیکه حرص باید کنترل بشه. چون حرص یعنی خواستنی که ته نداره و ممکنه باعث بشه از چیزایی که داریم مدام حس نارضایتی داشته باشیم چون بیشتر و بهترشو میخوایم و ...
خلاصه که موضوع پیچیده ایه . چیه آخه این آدمیزاد:))
حالا شمام حتما برامون بنویسین.
داشتم از کتاب بهداشت روانی دکتر سعید شاملو صفحه ...گواه می آوردم که نیازهای انسان جسمانی و روانی اند نیاز به خواب و غذا و اب و شریک جنسی جسمانی و نیاز به محبت و احترام و تعلق و پذیرفته شدن در هر شکل که هستیم، نیاز روانی، همه ایجاد انگیزه می کنند.تا اینکه شعر سعدی را خوندم و گفتم ایشان که می فرمایند امید و آز ،نیاز هر نفر است پس انگیزه حرکت در ما می شوند پس سعدی هم روان شناسی انگیزه را خبر می داده اگرچه حرص زدن را طرد می کنند و لی خودش انگیزه دادن است اگر من حریص به دانش نبودم چگونه انگیزه درس خواندن داشتم ،تخت شرایط سخت گرما و سرما و محرومیت از آسودگی .پس هر چه حریص تر با انگیزه تر