نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

بازی تقویت حافظه

نوه قشنگ و ناز (پسرک یازده ساله پسر چهل ساله ام) بازی سماور را از بازار دانلود کرده رو موبایلم.خودش خیلی توانا بازی می کنه ولی برای من کمی تا قسمتی دشوار به نظر می رسد .شاید حوصله ام کمتر از اوست (عجول تر هستم).

دیشب آرش ساعت دو با پراید هاچ بک تصادف کرده اش وارد پارکینگ واحد شان شد و در های لطمه دیده ماشین را با شدت  بست و همه ساکنین مجموعه را بد خواب کرد.گاهی با موتورش باعث دردسر مان میشه.آرش تحت درمان دارویی نایاب است که هرگاه دارو به فریادش نرسد هم خودش بدخواب میشه هم ساکنین مجتمع .ولی مورد بخشش قرار می گیرد.

مادرش به همسر جان ازدواج پسرم را تبریک گفته ،همسر در جوابش فرموده:« خدا روزی شما هم بفرماید ».گفته :«نه تو را خدا نگویید ما الان هم گرفتاریم چه رسد ...».

من دیگه خوابم نبرد و سماور برنامه ام را پر کرد.

صبح سپیده زد خواستم نماز صبح بخوانم که خروس بالکن همسایه قوقولی سر داد.

نظرات 3 + ارسال نظر
پت جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1403 ساعت 22:28

سلام
امیدوارم زودتر آرش داروش رو مصرف کنه و همسایه ها به آرامش برسند.

اگر سماور رو دوست دارید، احتمالا از بازی "سرهمبندی" هم خوشتون میاد. البته سرهمبندی سریعتره و حوصله زیادی نمیخواد. خوبیش اینه که میتونید با نوه هاتون هم بازیش کنید.
پ. ن. بازی تولید خودمون هست. برای همین اگر پیشنهادی براش داشتید، بهم بگید تا اصلاح کنیم

ممنون از دعای خیر تان.ممنون از معرفی بازی سر همبندی

گیل‌پیشی جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1403 ساعت 10:35 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام استاد نازنینم. خوبید؟ همسر خوبن؟
بازی سماور رو من هم داشتم چند سال پیش، من هم عجول بودم و حذفش کردم.
کاش کشورمون جای بهتری بود. حداقل اندکی از سرمایه‌ش واسه مردمش خرج میشد. دارو رو هم از مردم دریغ می‌کنن

سلان عزیزم.به نظر می رسد بهتره.خدا را شکر.سماور را بازی کرده ای؟جالبه.داروی آرش توسط دوست و آشنا از اطراف تهیه میشه.

سلام جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1403 ساعت 10:02

با درود
۷ اشتباه باید ویرایش شود

با درود متقابل
ویرایش شد.ممنو از تذکرتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد