اَنواعی از غم و اندوه هایی که خبرش به من رسیده.
مادرش بیماره و کارهای خونه رو سرش تلمباره.
عموش نسبت به همسرش بد گمان شده طلاقش داده.
دخترش خونه را ترک کرده.
همسرش و پدرش باهم کنتاکت پیدا کرده اند.
داداشش بیماره.
پاش دردناک شده تمام نوروز قدم نزده
خانواده اش عید برای دیدنش نیامده اند.
روزه از پا درش آورده و جرات خوردن روزه را نداشته.
دخترش از دامادش جدا شده و...
دختر نوجوانش رفته فرانسه موسیقی بخونه.
پسرش بیکاری را به هر گونه تلاش ترجیح میده.
مامانش آلزایمر گرفته از خونه بی هدف خارج شده و راه را گم کرده.
دعا می کنم خداوند یاری کنه بر رنج و غم غلبه کنند
سلام مبارک باشه چاپ خاطراتتون
و دکتر رو با اسم و فامیل میشناسم
نمیدونم درست میگم یا نه
حدودا ده دوازده سال پیش مطب یه دکتر تهران بودیم، از مجله های روز میز برداشتم و خاطرات شما رو به اسمتون خوندم
چون وبلاگتونو میخوندم خاطره ها رو دیدم فهمیدم اسم شماست
اونقدر خوشحال بودم که چه قله ای فتح کردم
سلام.چه جالب!ولی من اقدام به چاپ خاطرات خود نکرده ام هنوز،عزیزم
فقط دعا از دستم برمیاد..
دعا برای حل مشکلات همه و یا دعا برای دادن صبر وتحمل درد و رنج هایی که پیش میاد برای همه
خدا اخر و عاقبت همه مون رو بخیر کنه
دعاهامون اثر گذار بوده .
استاد بهترین راهکار رنجها اینه که بشریت بچه‌دار نشه
یعنی نسل انسانها منقرض بشه؟بازم راه حل پیدا کنید.
خداوند به همه مون کمک کنه
لیست کردن درد و رنجها فایده ای نداره ... جز اینکه باعث میشه درد و رنج زیادتر هم بشه ...
برای همدیگه دعا کنیم