عزیز دلم همسرجان، اومده پیش من و میگه :«چرا داشتی با نسرین خانوم تو حیاط مجتمع گل میگفتی و گل می شنفتی؟مگه خبر نداری به خاطر نخریدن سطل زباله جدید، به من تهمت زده خسیس هستی»؟ومن بهش گفته ام :« اگر تو بهتر اداره می کنی بفرما این ریش و این قیچی» .گفتم :نسرین خانم نظرش را گفته تو هم قبول نکرده ای و موضوع تمام شده,میفرمایید من از حالا تا روز قیامت اجازه صحبت با او را ندارم و شما احتمال میدین نسرین خانم و من موضوع صحبت مان گلایه از شما بوده؟
من نسرین را خانم را دوست دارم و از صحبت کردن باهاش حظ می کنم ،برام هم اهمیت نداره شما از ایشان دلگیر شده ای. قرار نیست همه بَه بَه ،چَه چَه کنند .خانمی که به ظاهر خودش اهمیت میده به ظاهر مجتمع مسکونی هم اهمیت میده،پس دوست داره سطل های کهنه شده ، دور انداخته شوند و سطل های نو جایگزین شان شوند.ایشان به بازسازی سطل ها ،هنوز هم اعتراض داره و خوشحال میشه در اداره امورات مجتمع نظرش اعمال بشه.آسمون به زمین نمیاد گاهی یه نظر خواهی از ساکنان بکنید.همسر جان میگه پس بگو نمی دونم محتمع هزارتا خرج داره از قبیل سرویس آسانسورها و هرس درختان و درب اتوماتیک و...که شما و نسرین خانم به ذهن تان هم خطور نمی کنه،
گفتم :«من قبلا هم گفته ام اینجا پادگانیست برای خودش.
همسرتون مثل نظامیان رفتار میکنند ولی در کل انسان منظم و پر تلاشی هستن. در این مورد با شما موافقم. راه گفتگو رو نباید بست. دوستی شما با هم ربطی به روابط کاری نداره که همسرتون نگران باشن
جالبه که همه مث شما اعتقاد دارند
سلام استاد، امروز نبودید، خوبید؟
خواب مانده بودم .و.؟
طرز فکر ما خانوما با آقایون فرق داره
نمیشه به هیچکدوم خرده گرفت
درسته دغدغه مردانه متفاوته
خدا قوت بده به همسرتون این کار رتق و فتق امور مجتمع واقعا کار سختیه.از هر سری هم ندایی میاد و نظر میدن.
البته دموکراسی مهمه و اهمیت دادن به نظرات آدما ولی خب گاهی آدما فقط ظاهرو میبینن انگار.
چه دل پری دارم من
کاش قدرشناسی باشد تا دلسرد نشود
مدیر مجتمع ما
با وجود اینکه بر عکس سکته نیمی از بدنش غیر فعال هست
ولی همیشه پشت سرش گفته ام کاشکی مسئولین کشور یک کم غیرت سازندگی او را داشتند
خوش فکر و پیگیر است
خدا خیرش دهد