نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

شگرد یه دختر کم سواد

دختره دیابت نوع یک داشت . مامانش بهش میگه میتونی دوست پسر داشته باشی.چون احتمال میداد قبل از رسیدن به سن ۲۵ سالگی بمیره.نمیخواست بچه اش ناکام از دنیا بره.

پسره با موتور می بردش گردش تا اینکه...

دختره گفت فهمیدم مامان راهنمایی اش ،چاه نمایی بوده ،خودمو نجات دادم.قبل از اینکه...

گفت وقتی تصمیم گرفتم ادامه ندم،پسره اقدام به خود زنی کرد.من در اون لحظه به ذهنم رسید غش دیابتیک مصنوعی کنم شاید باعث شد موثر واقع شود،رهایی یافتم،منو ترک کرد در صورتیکه ادعا می کرد دوستم دارد،عجب اشتباهی کرده بودم.


نظرات 6 + ارسال نظر
لیلی جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 05:21

فکر کنم دخترک نوعی اختلال شخصیت داره.دلم برای مادرش سوخت. چه قدر ترسیده و خودش رو به خاطر تصمیمش سرزنش کرده. خدا رو شکر با درمانهای امروز کمتر بیماری از دیابت نوع یک در کودکی فوت می‌کنه.این دختر احتمالا باز هم همچین کارهایی رو تکرار می‌کنه. کاش خدمات روان درمانی در دسترس همه بود.

دخترک می گفت خواهر و برادر کوچکترم با هم درباره من پچ ـ پچ میکردند و مرا به جمع خود راه نمی دادند ومن ناراحت که چرا مادرم باعث شده او دونفر رو من حساس بشن

khatoon پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 19:52 https://memories-engineer.blogsky.com/

این دختر از مادرش عاقل تر و باسوادتر بوده که !!!

مادرش احساس گناه داشت که دخترش دیابت نوع یک است اورا دنیا اورده،لذا تحکم را از روی او برداشته بود

فاضله پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 14:56 http://1000-va2harf.blogsky.com

سلام من هم معلولم
دوستای واقعیم‌ به روم نمیارن
و کنارمن

شما برای دوستان خود عزیزید،فاضله جان

میترا پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 14:06

کاش یکم بیشتر توضیح بدید
شفافتر و واضح تر
ممنون میشم

ارتباط دختر ۱۸ ساله دیابتیک با دوست پسرش پیشروی کرد تا جایی که از او تقاضاهایی نزدیکتر داشته ولی دختر جوان وبیمار که موافق نبود با خود زنی پسر مواجه شد که از ترس آسیب دیدن پسر خود را به غش زد و پسر را منصرف کرد ولی دوستی شان خاتمه یافت .او پشیمان نبود ولیکن دل تنگ دوستی پایان یافته شان بود که از من مشاوره میخواست شاید بتواند تاب بیاورد

خانم بیدار پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 00:14 https://maserman.blogsky.com/

وجود بعضیا در زندگی ادم عذابه. اون دختر، بهترین کار ممکن انجام داد.

ممنون از اغوش پر محبتت رضوان جان

گیل‌پیشی چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1402 ساعت 23:43 http://Www.temmuz.blogsky.com


دختر عاقلی بوده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد