یادش یه خیر
دانشجو که داشتم تو بخش روان پزشکی، ازشون میخواستم بیست تکنیک برقراری ارتباط با بیمار را لیست کنند و هرکدام را توضیح کوتاهی دهند.
یکی اش« بیان مشاهدات » ، بود.می بینی کسی داره فکر می کنه.بگو :« هان،تو فکری» یا (می بینم داری فکر می کنی)!مایلی به من بگی چی فکرت را در گیر کرده؟
این تکنیک تسهیل کننده ارتباط،میگه:« درسته طرف ساکته و احتمالا در خود فرو رفته و ظاهرا از حضور در جمع دوری گزیده ،ولی تو به برقراری ارتباط تشویقش کن.نذار تنها بمونه ،بگو :« می بینم که به کُنجی خزیده ای ،دور خودت دیوار کشیده ای ،می تونی با من بگی آن‌چه در ذهنت می گذرد ،اینجورم نیست که هیچ فکری تو سرت نباشه،شاید اعتمادت را از دست دادی ،شاید از قضاوت شدن تجربه تلخی داری ولی هر گاه دلت آروم گرفت ،بدان من اینجام ،نزدیکت،کنارت،در دسترست،منتظرت....
چقدر این نوشته خوب و مفید بود.
ممنون عزیزم
خدا را شکر که احساس کردی مفیده
زندگی یه آدم امن که این سوال رو از من بپرسه بهم بدهکاره
در خدمتم ،شما امر بفرمایید.
احسنت بر شما
که مهارت ها رو با دانشجویان شریک میشدین
ما می بایست الگوی عمل می بودیم.تو بخش کار کردن با دانشجوها خیلی جالب بود.مصداق هم فال بود هم تماشا.ممنون از شما
منظورم شکستن سکوت
گیل پیشی جان!
با سکوت پدرتان ،سکوت کنید و درکنارشان بمانید،میگن تحمل سکوت سخته،ولی لازمه .
خیلی محتاط باید سکوت را شکست حتی گاهی باید منصرف شد از شکستن سکوت.همان قدر که برای شما سخت است برای طرف مقابل هم سخته.اما اگر با ظرافت و دقت سکوت را بشکنید نتایج خوبی دارد.روزی بیماری فقط به دانشجو نگاه می کرد بعد نگاهش را بر می گرفت و به زمین نگاه می کرد ،من جلوی بیمار به دانشجو گفتم خودش هم در رنح است نمی داند از کجا شروع کند نمی داندچگونه بگوید نیاز به کلماتی دارد ولی نمی یابد.بعد بیمار به سخن امده بود وبه دانشجو گفته بود فقط به استادت میگم اگر صداش کنی ،وقتی به حرفاش گوش دادم گفت خواهرم آمد خانه ام تا کوتاهی وقصورم در خانه داری و بچه داری را جبران کند تا به خود آمدم دیدم همسرم طلاقام را داده و او را به زنی گرفته،تا برای بچه ها مادری و برای خودش همسری کنه.من چی بگم؟تف سر بالا
کامنت من کو پس؟
عزیزم کامنت تان در قسمت دیگر بوده.این پست را هنوز کامنتی نداده اید.رسیدن به خیر
چه قشنگ! آفرین به مهارت تدریس شما. این تکنیکهای مصاحبه اگه به جا و برای مورد مناسبش استفاده بشن خیلی کمک می‌کنن.
خیلی ممنون.نظر لطف شماست.البته که در پرستاری به تکنیک های مصاحبه گفته میشه تکنیک های ارتباط درمانی
استاد این مهارت ارتباطی فکر کنم همه جا جواب نده.
بیان مشاهدات و شکستن سکوت دوتا تکنیک است.کدام منظور شماست؟
قربون شما برم که اینقدر مهربونین
خجالت دادن دیگه چه شکلیه؟
چقدر بدم می اومد از این حرفا تو دلم می گفتم به تو چه که من به چی فکر می کنم!؟
یه دقیقه نمیزارند آدم تو حال خودش باشه
ولی در ظاهر هیچی نمی گفتم و می خندیدم
خب، دانشجو تکلیفش در بخش ارائه گفتگویش با بیمار بستری است.گاهی به دانشجو احساس بدی دست می دهد که مورد اعتماد واقع نمی شود
چقدر گاهی هرکدوممون دلمون میخواد یکی ازمون این سوال را بکنه
تیلو جان!
،جرآت میخواد آدم از فرد ساکت سوآل کنه تو چه فکری؟
به علاوه شکستن سکوت به اشتباه ،مار را خراب می کنه.می پرسند:« عاشق شدی؟اشتباهه.»/یا می پرسند :«قهری؟».