مرداد ماه سال ۱۳۴۴ آخرین تابستان بود که یله و ازاد در خانه بازی کردم.الان مرداد ماه ۱۴۰۲(۵۸ سال)از اون روزای گرم زیر درختان زالزالک گذشته..چه تاب بازی خاطره انگیز،ی،شنا کردن ها تو آب حوض خونه.
دلم برای طبیعتی که خرده خرده از زندگیهامون حذف میشه تنگ شده. اون درختها و باغچههای مصفای بچگی کجا و این گلدانهای مختصر روی میز کجا
یاد ایام کودکی بخیر.
آره والله
۵۸ سال دیگه بیایید دوباره راجع به امروز بنویسید
وای خدای من!همین الان عینک لازم دارم دستام دردناکه و افکارم یاری نمی کند.خدا بر ما آسان کند زندگی را
یادش بخیر نبوده وندیده چه حس قشنگی گرفتم چراقدیماخوب وبدش یادش بخیره ولی حال غم انگیز وآینده وحشت انگیز
اخی
دلم برای طبیعتی که خرده خرده از زندگیهامون حذف میشه تنگ شده. اون درختها و باغچههای مصفای بچگی کجا و این گلدانهای مختصر روی میز کجا
یاد ایام کودکی بخیر.
آره والله
۵۸ سال دیگه بیایید دوباره راجع به امروز بنویسید
وای خدای من!همین الان عینک لازم دارم دستام دردناکه و افکارم یاری نمی کند.خدا بر ما آسان کند زندگی را
یادش بخیر نبوده وندیده چه حس قشنگی گرفتم چراقدیماخوب وبدش یادش بخیره ولی حال غم انگیز وآینده وحشت انگیز
اخی