نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

روز جشن عقد آخرین فرزند زوج نمونه فامیل همسر

دیروز ساعت  سه و نیم   بود که ما رفته بودیم جشن عقد.چون یادم رفته بود موبایلم را شارژ کنم  ،نتوانستم عکس بگیرم.

عروس خانوم که 22 سال و شش ماهه بودند با آقا داماد 27 ساله مدت ها  مهمانان را سر گرم کردند.شربت و شیرینی و میوه و آهنگ و زنان بزک  شده و لباس های رنگ رنگی و حرکات موزون ، غوغایی به پا کرده بود .

متاسفانه سالن پذیرایی با جاذبه های بیشمارش ،  جای راحتی برایم نبود و وقتی در ساعت شش به خانه رسیدیم ، مدهوش به رختخواب رفتم و تا ساعت سه و نیم بامداد همچون آدامس به رختخواب چسبیده بودم.

خدا خیرش دهد همسر را که، بیدارم کرد تا داروهایم را بخورم وگرنهمعلوم نبود امروز  با چه حال از خواب بیدار می شدم.

هرچه به عروس زیبا نگاه می کردم ،بر میزان وحشتم افزوده می شد که با چه بضاعت دارد به خانواده همسر میرود.

تنها یک خواهر همسر داشت که عاشقانه تحویلش می گرفت.خودش اما...نگویم دلم می سوزد بگویم دهانم.خدا آینده اش را روشن و نورانی گرداند.

همه متحیر بودند از زیباییش که با بزک صد چندان شده بود.(همواره شکننده تا امروز ارزیابی اش کرده ام).

وقتی به دنیای ما پا گذاشت کسی فکر نمی کرد بتواند دوام بیاورد (از کم وزنی).

اما گویا محاسبات ما درست از آب در نیامد و لیسانس خود را در رشته روان شناسی(که در آن معلوم نیست چقدر دوام بیاورد)به پایان رساند.

نظرات 8 + ارسال نظر
Lily پنج‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 21:32

نمی‌دونم آدمها چه جوری جرات می‌کنند ازدواج کنند.

بیگدار به آب زدنه

قره بالا پنج‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 13:01

خوشبخت بشن

انشا الله هر دختر و پسر که ازدواج میکند(حتی خود شما)،بی نهایت شاد و خوشبخت باشد.

نسیم چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 23:13 http://nssmafar.blogfa.com

راستش اعصاب منم ریخت و پاشهای زیاده از حد رو نمیکشه، زمانی هم که میدونم قراره با چه زحمتی این مخارج تامین بشه اصلا بهم خوش نمیگذره
خوشبخت بشن الهی

ازدواج هایی که پی اینهمه مخارج باشد به ورشکستگی می انجامد.تازه اینا حواس شون بود دست کم بگیرند.

سمیرا چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 14:37

مبارک باشه ان شاءالله

خدا کند که مبارک شان باشد.

Khatoon چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 14:19 https://memories-engineer.blogsky.com/

ان شاءالله خوشبخت و عاقبت بخیر شوند

انشا الله.

لیلی چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 11:22 http://leiligermany.blogsky.com

ازدواج های الان شکننده پیداست
برای عقد پذیرایی خوبی بوده
خوشبخت باشند ان شالله

شکننده و ...
حسابی ترکونده بودند.
الهی

حکیم بانو چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 10:52

همیشه به شادی. انشاالله که خوشبخت شوند.

انشا الله . به خیر و خوشی عروس و داماد جوان

سلام چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1403 ساعت 08:31

مبارک باشد
سن ازدواج همین است بانو ۲۲ و آقا ۲۶ یا ۲۷ ساله
اولین بچه هم حداکثر یک سال بعد ازدواج
ظاهرا جشن به صرف ناهار بود
چون ساعت ۶ بر گشتید و تا ۰۳۳۰ هم خواب بودید

تناسب سن (ظاهرا)و سن مناسب ازدواج (!)ولی جشن عقد بود که به صرف شیرینی و شربت و کیک و بستنی و انواع میوه فصل ودیگه نگم از ماشین گل و بوق و کاروان عروس( وشش عصر ختم مراسم رسمی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد