نچاق

وبلاگ خاطرات

نچاق

وبلاگ خاطرات

تولدتان مبارک خرداد ماهی ها

پنج شنبه ای که روز موعود بود.رسید ،اما...

امسال هی به همسر گفتم این روز را  جشن بگیریم ولی...

هفته ای که گذشت هر روز خسته تر از خسته بودم.(بدنی البته)

در چنین روز مادرش او را در شهر غریب دنیا آورد، در حالیکه 32 ساله بوده .

گرچه فرزند اولین نبود ؛  ولی برای مادر خود کارهایی انجام داد که معمولا  پسر های اول انجام میدن.(خدا را شکر).

گرچه من بیشتر اوقات دوست داشتم باهاش دعوام بشه،ولی او تاب آوری خوبی داشت.

گاهی ازش خوشم آمده مث اون روز که موقع بریدن گوشت با عجله  دستم را بریدم و به رسم تعارف ،رگفت : کارد تو شکم من بره(برود)اگه راضی بشم  تو دستت را برای پختن غذا برای من این چنین آش و لاش کنی(ده تا بخیه خورد دستم.چون ناشی بودم و عجول).


پی نوشت :

امروزبچه ها(دوستان) وبلاگستان هم  برای قره بالا جشن تولد دارند.



نظرات 3 + ارسال نظر
سلام جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 03:58

با درود
تولدش مبارک
خرداد ماهی زیاد داریم
نوه ی بزرگم
خواهر زاده و دخترش
برادر زاده
عروسم
همه خرداد ماهی اند

خرداد ماهی ها تا حدی جالبند .در دو صحنه بازیگرند .و دو نوع نغمه خود خوانند.

سمیرا پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 17:58

تولدشون مبارک چه صحبت زیبایی فرمودن برای بانوی عزیزشون

روزهای نخست مهربان تر بودند.

قره بالا پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1403 ساعت 08:00

تولد جناب همسر مبارک
ان شاءالله کلیییی سال باهم خوش و خرم زندگی کنید


ممنونم که تولدم یادتون بود

تولدت مبارک دختر گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد