مطالعه با صدای بلند
بله درست است، تنها کافیست بلند بلند بخوانید! بر اساس مطالعه ای که در سال
۲۰۱۷ در مجله حافظه، از سری مجلات گروه تیلور و فرانسیس به چاپ رسیده است،
عملی به سادگی خواندن با صدای بلند می تواند حافظه بلند مدت انسان را تقویت کند.
در این مطالعه شرکت کنندگان میانسالی که با صدای بلند می خواندند، عملکرد
بهتری نسبت به شرکت کنندگان در سه گروه مقایسه ای زیر داشتند:
- افرادی که در سکوت مطالعه می کردند
- افرادی که به خواندن شخص دیگری گوش می دادند
- افرادی که به صدای ضبط شده خود گوش می دادند
سپس همین گروه از محققان، نتایج به دست آمده را که «اثر تولید» نامیده می
شود، در گروهی از دانش آموزان ۷ تا ۱۰ ساله بررسی کردند. در این آزمایش از
آنها خواسته شد تا کلمات را بلند بلند بخوانند و سپس آنها را به خاطر
بیاورند. به گفته نویسندگان، بخش صوتی تمرین به تثبیت کلمات در حافظه
بلندمدت کمک قابل ملاحظه ای کرد.
خانه تکانی،تمیز کاری،روزه داری، این روزا برامون نا و نفس نگذاشته.
فعالان حوزه وبلاگ نویسی هم چنان می نویسند ولی من با بهانه و بی بهانه ننوشته ام.
الان که بارش باران روحم را داره نوازش می کنه.
نیمه های شب ماه رمضان با صدای دعای سحر از رادیو،شنیدن صدای بارش باران دلنوازتر است.
دعا می کنم تمام دوستان وبلاگی من سالی پر بار از لحاظ شادی و نور داشته باشند.
از امروز مومنین و مومنات شهر و دیار و فامیل من شروع میکنند گرسنه و تشنه ماندن تا غروب آفتاب.همسر که از ۲۷ سالگی اش تا امروز (۶۷سالگی)در کنار من زندگی می کند ازین قاعده مستثنی نیست.
پارسال بهش گفتم تو ۶۶ ساله هستی و پیر مرد محسوب می شوی روزه نگیر مبادا بیمار شوی ،قبول نکرد و در نیمه های ماه مبتلا به زونا شد.
امروز هم بدون خوردن وعده سحری روزه گرفته.
مث اینکه بهش بر میخوره استثنایش کنند و بگن معافی.
تربیت خانوادگی اش جوریه که روزه گرفتن وظیفه اش است.
مادر محترم و پدر نازنینش هم در دوران های عمر از روزه گرفتن لذت می بردند.
خوش به حال روزه گیر ها
لادن دختر خانم همسایه روبروی ما ازدواج کرده بود و در نیم طبقه بالایی خونه پدرش اسکان یافته بود(بعد از اینکه با ایرج ازدواج کرده بود) و پسرش دانیال هم که دنیا امده بود برای انکه دانیال بلبل زبونی یاد بگیره ، از داخل خونه( از طریق آیفون) میگفت دانی و دانیال که تو بغل پدرش ایرج بود از دم در خونه میگفت ماما.ومن آرزو می کردم موقعی که ازدواج کردم و بچه دار شدم با پسرم مث او صبور و پرورش دهنده باشم.الان لادن یه میکاپ آرتیسته و اینستیتو زیبایی تو تهران داره و دارای دختری بنام دلآرام هم است.هرجا هست شاد باشه و سالم.
لادن با خواهرش سوسن و برادرش ساسان روابط خوبی داشت چون هر سه فرزندان خانم (معلم) نوابی و سرهنگ ...بودند.
کاش همه همسایه های دیدنشون به آدم شادی دهد.
شبای چهارشنبه سوری و روزای قبل از عید سوسن هیحان زده بود.او دانشجوی داروسازی دانشگاه بود و همسر یه پزشک عمومی شد.
خاطرات جوانی محاله یادم بره اون همه شور و حال محاله یادم بره.من و سوسن از لادن چند سالی بزرگتر بودیم.
خدا شاد کند روح پدر و مادر خوب شان.وروح همه پدر و مادرهای به خدا پیوسته را که زین جهان خاکی جز نام نیکی چیزی نبردند.